۱۳۹۱ مرداد ۴, چهارشنبه

ملتهای خوش شانس و ملتهای بدشانس

خوش به حال مردم افغانستان که منافع جهان توسعه یافته و متمدن، به هر دلیلی در جهت خوشبختی آنها قرار گرفت. میلیادرها هرینه کردند تا شر رژیم قرون وسطائی طالبان و تروریسم القاعده را از سر آنها کم کنند. میلیاردها دلار به توسعه اقتصادی افغانستان کمک کردند و خواهند کرد. اما مردم افعانستان از آن بهره برده اند؟ فعلا که در صدر دولتهای فاسد جهان قرار دارند. بخت هرگز چنین در این ملت درد کشیده را نزده بود، ولی همچنان به آن پشت کرده اند و فرصت را در نمی یابند.
خوش به حال مردم عراق که به هر دلیلی بزرگترین قدرت جهان منافع خود را در سرنگونی خون آشامی  به نام صدام حسین دید. نوری مالکی که با پول و سرباز و تکنولوژی امریکائی به قدرت رسیده و اکنون کابینه اش را در همین نزدیکیها! تشکیل می دهد، و ضرب المثل آخور و توبره فارسی را معنا می کند، نماینده ملتی است که یک سال قبل از سرنگونی صدام، با خون خود به او رای می دادند. شیعیان جنوب عراق حتی آتشین تر از سنی ها، فریاد می زدند بالدم، باروح، نفدیک یا صدام. تا صدام و عدی و قصی به مرگ طبیعی نمرده بود، محال بود این ملت زجر کشیده نفس راحتی بکشد. اما قدر این نعمت را می دانند؟ فعلا درگیر نزاعهای قومی هزار ساله شیعه و سنی خود هستند.  
خوش به حال مردم تونس که حتی فرانسه متحد تزدیک هم بلافاصله به بن علی پشت کرد. او تنها ماند و تونسی ها پیروز شدند. از این فرصت بهره خواهند برد؟
خوش به حال مردم مصر که جهان قدرتمند در یک چرخش سریع و البته در اثر استقامت آنها، به حذف حسنی مبارک رسید. وزیر خارجه امریکا به رئیس جمهور عضو اخوان المسلمین تبریک می گوید، که تصور آن هم ممکن نبود. از این فرصت بهره خواهند برد؟
خوش به حال مردم لیبی که از دست دیوانه ای به نام قذافی به کمک ایتالیا و فرانسه و امریکا و انگلیس نجات پیدا کردند. در حالی که در طرف مقابل فرماندهانی مانند بلحاج بود که قبلا در معرض اتهام همکاری با القاعده قرار داشت. از این فرصت بهره خواهند برد؟ در اولین سخنرانی رئیس شورای انتقالی به مسئله بسیار مهم تعدد زوجات!! اشاره کرد، که نشانه درخشانی از فهم و شعور سیاسی او بود.
خوش به حال مردم سوریه که با ایستادگی مثال زدنی، خود را به جهان تحمیل کردند. در حالی که هیچ قدرتی مایل نبود معادلات در سوریه به سمت پیش بینی ناپذیر پیش برود، اکنون اسد مانده است و چین و روسیه بی آبرو و البته معامله گر. آیا از این فرصت بهره خواهند برد؟ یا سلفی های عقب مانده به قدرت خواهند رسید که جهان حسرت آزادی های اجتماعی دوران اسد را ببرد؟

همه ملتها از چنین شانسی برخوردار نیستد. برای مردم بحرین شرایط منطقه ای و مجموعه ای از عوامل به گونه ای است که همواره سعی در فراموشی آنها خواهد شد. منافع جهانی در جهت ندیدن مردم استان قطیف در عربستان است که شهروند درجه هشت هم محسوب نمی شوند. کل مردم عربستان هم حالا حالاها روی تغییر را نخواهند دید.
مردم ترکمنستان که اگر شانس نمی آوردند و صفر مراد نیازاف نمی مرد اکنون بدبختر از همینی بودند که هستند. صفر مردا نیازاف دیوانه ای بود که یکبار قذافی در مکالمه تلفنی و به زبان فارسی به او گفت : دیوانه شدی صفر!! صفر مراد نیازاف زنجیر پاره ای بود که حتی در زبان ترکمنی هم دست برد. دستور داده بود به جای کلمه نان، نام مادر او را بگویند. کتابی نوشته بود که با موشک به آسمانها بفرستند تا عرش اعلا هم  بی نصیب نماند. ولی جهان هیچ توجهی به این دیوانه نداشت و حتی با او همکاری می کرد تا مُرد.

منطقه ای که ما در آن زندگی می کنیم پر از کشورها و ملتهائی است که اِهنّ و تُلُبَّشان گوش فلک را کَر کرده است. به کمتر از هفت هزار سال تاریخ و تمدن راضی نیستند. به جزء ترکیه و اسرائیل همه موقعیت و ثروت خود را مدیون شانس و منابع طبیعی خدادادی هستند که حتی عرضه استخراج آن را هم ندارند. تنها چیزی که می نشود یافت، همان درایت و کفایت است که بیش از سوئد و دانمارک ادعای آن را دارند. آیا در این جمع پرمدعا ملتی هم وجود دارد که هم زمان شانس تاریخی و درک تاریخی داشته باشد و از فرصتها  بهره مناسب ببرد؟ من فکر می کنم کردستان عراق تنها جائی است که تا حدودی شانس و درایت را دست کم تا این لحظه با هم حفظ کرده است. خوش به حال کردهای عراق. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر