tag:blogger.com,1999:blog-6221914157635362852.post5191685895179318370..comments2024-03-21T09:58:30.462+03:30Comments on نهالستان: اتی سنن، سومویو منیممحمد بابائی بالانجیhttp://www.blogger.com/profile/03150381397895456860noreply@blogger.comBlogger1125tag:blogger.com,1999:blog-6221914157635362852.post-61873553350437918202010-11-16T07:58:38.921+03:302010-11-16T07:58:38.921+03:30به نظر من اين مقوله صرفاً در مبحث آموزش مطرح نيست ...به نظر من اين مقوله صرفاً در مبحث آموزش مطرح نيست و در حوزهي گستردهتري يعني در حوزهي فرهنگ و نگرش كلي جامعه به مقولهي انسان قابل طرح است. وقتي تنبيه فيزيكي از جانب پدر و مادر در تربيت فرزند مقبول است اين مقدمه فراهم ميشود كه در مواقع لزوم از جانب معلم يا مربي نيز پذيرفتني باشد. ميخواهم پا فراتر بگذارم و بگويم اين مدل تربيت اساساً با الگوهاي تحقير و نحوهي جاري ساختن نظم در جامعه مرتبط است. وقتي نظام اجتماعي جامعه براي تبيه افراد خاطي از شكنجه كردن استفاده ميكند طبيعي است كه اين روش برآيند نگرش كلي جامعه به مقولهي تربيت است. نگرش استبدادي درست و غلط را با زور تبيين ميكند و تاب مخالفخواني يا تنوع را ندارد. لازم نميبيند كه براي درستي حرف يا تصميمش استدلال كند و حق انتخاب و اختيار به مخاطبش دهد. او مخالف را حذف ميكند. در اين ديدگاه تنبيه فيزيكي و ارعاب جايگاه مهمي در نظم احتماعي دارد.<br />به هر حال تنبيه فيزيكي بطور كلي يك تحقير مسلم است كه در رويكردهاي تربيتي دموكراتيك و انسان محور جايگاهي ندارد. انسان با تحقير تربيت نميشود بلكه با روبرو ساختن او با عواقب واقعي رفتارش تربيت ميشود. تنبيه در معناي محروم ساختن از امكانات و آزادي عمل، كاركرد اثرگذاري در روشهاي آموزشي دارد اما تنبيه فيزيكي جز تحقير، ناديده گرفتن كرامت انساني و تخريب بستر درك دموكراسي در كودكان چيز ديگري ندارد. اميد كه اربابان آموزش اندكي اثر رفتار گذشتگان را در خود روانكاوي كنند.احمدnoreply@blogger.com