tag:blogger.com,1999:blog-6221914157635362852.post9210957876337263778..comments2024-01-02T19:25:12.817+03:30Comments on نهالستان: جام جهانی قطر و سازهای جدید محمد رضا شجریانمحمد بابائی بالانجیhttp://www.blogger.com/profile/03150381397895456860noreply@blogger.comBlogger8125tag:blogger.com,1999:blog-6221914157635362852.post-90635515909565726612014-10-31T19:38:15.525+03:302014-10-31T19:38:15.525+03:30
وامصیبتا .... وا موسیقیآآآآآ ..... شما دوباره به...<br /><br />وامصیبتا .... وا موسیقیآآآآآ ..... شما دوباره به خداوندگار موسیقی ما گیر دادید ؟ جواب مردم بت تراش و بت پرست را چه می دهید ؟چرا دائم کفر و زندقه خود را جار می زنید و دود آتش الحاد خود در چشم مومنین بت بزرگ موسیقی ایران می کنید ؟؟ پرخاش و عتاب مومنان بارگاه استاد را در مقاله قبلی تان از یاد برده اید ؟؟؟<br />http://mohammadbb.blogspot.com.tr/2010/11/blog-post_27.html<br />Anonymoushttps://www.blogger.com/profile/17318892986814095206noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6221914157635362852.post-28819337980790313302013-09-07T15:15:04.526+04:302013-09-07T15:15:04.526+04:30وقتی پی نوشت در خصوص شاه کمان را اضافه کردم این قس...وقتی پی نوشت در خصوص شاه کمان را اضافه کردم این قسمت را از انتهای مطلب حذف کردم که طولانی نشود. و در ضمن به اصل مطلب هم چندان ارتباطی نداشت. <br /><br />«واقعا کشور عجیبی داریم. شخصی که در شرایط متعادل احتمالا شهردار گرمسار هم نمی شد برای جهانیان درس مدیریت نوین می دهد. اخوان ثالث که استاد زبان فارسی بود ایدئولوژی هم سرهم بندی می کرد. از زرتشت و مزدک و مانی تا امام رضا پل می زد که به مکتب مزدشت رسیده بود. محمود دولت آبادی که ژان کریستف را با نیم قرن تاخیر خواند، نوبل ادبیات را حق مسلم خود می داند و البته با شکسته نفسی کم نظیر، خود را نویسنده تر از دریافت کننده های قبلی آن ارزیابی می کند. حالا که این همه بلبشو در این مملکت حاکم است، چرا من به جای پرداختن به کار اصلی خودم راجع به هر چیزی نظر ندهم؟ بی خود نیست که هم خودم و هم دیگران را در تکنیکهای عهد بوق نرم افزاری نگه داشته ام.»<br /><br />لینک ارجاعات پاراگراف بالا : <br />http://zamaaneh.com/literature/2007/04/post_221.html<br /><br />http://zamaaneh.com/literature/2007/04/post_226.html <br />محمد باباییnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6221914157635362852.post-41320303379462901282011-10-27T10:17:13.370+03:302011-10-27T10:17:13.370+03:30احمد عزیز
از توضیحات روشنگرت ممنون
ولی یک نکته د...احمد عزیز <br />از توضیحات روشنگرت ممنون <br />ولی یک نکته در خصوص بند آخر "الان وقت خوبی برای دعوا جلوی اغیار نیست" <br />ما که در نیرنگستان آریائی تورانی اسلامی تربیت شدیم همه گرفتار نوعی بدبینی هستیم. اگر از همین نوع مرض نباشد که سراغ من آمده، فکر می کنم اتفاقا یارو فرصت را غنیمیت شمرده و با حمایت از حرکتهای مردمی محبوبیتی مضاعف کسب کرده و خرج سازهای من در آوردی اش می کند.محمد باباییnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6221914157635362852.post-38542936934367868762011-10-26T19:56:18.991+03:302011-10-26T19:56:18.991+03:30درباره ی کل موسیقی سنتی چنین ادعایی یقیناً خنده دا...درباره ی کل موسیقی سنتی چنین ادعایی یقیناً خنده دار خواهد بود. ولی انصافاً اگر این یارو نبود قرار بود ناظری و افتخاری این رسالت رو در خصوص آوازانجام بدهند؟ 40 یا50 سال پیش مثلاً زمان بنان لااقل 5 آوازه خوان درست و حسابی بود که حرف برای گفتن داشتن و خود شجریان تقریباً پیش اغلب اون ها تلمذ کرد. ولی از فوت اون چند نفر به این طرف آدم درجه یک به جز شجریان نداریم. <br />البته این رو هم بگم که مقوله ی آموزش ربطی به این داستان ها نداره و شجریان الزاماً حلقه ی رابط انتقال موسیقی از نسل قدیم به جدید نیست. برای مثال صدیف صدای خوبی نداره اما آموزگار خوبیه و آواز رو هم خوب میشناسه یا مثلا هوشنگ ظریف در تارنوازی. <br />کسانی که موسیقی سنتی رو نجات دادند محدود به شجریان نیست اگرچه اون هم در این جریان نقش داشت اما به نظر من بیشتر موزیسین های نسل قبل مثل محجوبی و علی نقی وزیری و صبا قدم های اساسی پیوند موسیقی سنتی با دنیای مدرن را برداشتند و بعد هم معاصرین علیزاده و مشکاتیان و لطفی و .... و البته شجریان هم به عنوان خواننده نقش خوبی داشت. <br />خیلی ها عقیده داشتند که موسیقی سنتی فقط با شعر سنتی و ساز های سنتی معنا داره اما این بزرگان نشون دادند که اینطور نیست. داروک و قاصدک از این تجربه های موفق هستند. دستان و بیداد و شورانگیز و راز و نیاز و صبحگاهی و... تجربه هایی هستند در خدمت ارکسترال کردن سازهای سنتی صورت گرفت و موفق هم بودند. کارهای مشکاتیان حسی تر و سنتی تر است اما کارهای علیزاده با وجود بکارگیری خواننده های فرعی تجربه های معنادارتری است. به هر حال هر کدوم سعی کرده اند تجربه های جدیدی وارد موسیقی کنند که هم از شیرازه سنتی خارج نباشه و هم برای انسان جدید هنر محسوب بشه.<br />من کنسرت را ندیدم به همین دلیل از دوستی اهل موسیقی پرسیدم کنسرت چطور بود؟ گفت ای ... بد نبود. گفتم سازها چطور بودند؟ گفت سازها رو ول کن دخترهای خوشگلی تو کنسرت بود!<br />درباره ی موضع گیری های او و سکوت اهل فن هم باید بگویم الان وقت خوبی برای دعوا جلوی اغیار نیست. گذشته از این نسل جدیدی های مطلع از اوضاع جهان اساساً اهل چنین جنجال هایی نیستند.احمدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6221914157635362852.post-81777734443034762982011-10-24T13:33:54.670+03:302011-10-24T13:33:54.670+03:30احمد عزیز
از اینکه مضمون مطلب را پسندیدی خوشحالم....احمد عزیز <br />از اینکه مضمون مطلب را پسندیدی خوشحالم. چون خیلی کم اتفاق افتاده که من چیزی بنویسم و اینطور مورد عنایت تو قرار گیرد. معمولا هزار تا ایراد پست مدرن و از این حرفهای سطح بالا می گیری.<br /><br />مضمون مطلب تو این است که "نگران نباش، اهل فن از این منظر او را خیلی جدی نمی گیرند" در حالی که در عالم واقع چنین چیزی مشاهد نمی شود. صدای ما که به جائی نمی رسد، برسد هم که کسی قبول نمی کند. ولی جا داشت الان بزرگان موسیقی از این فرصت طلبی او اعلام برائت می کردند. دیروز بخشهائی از مصاحبه جناب شجریان با صدای امریکا پخش می شد. من آخر آن را دیدم، می گفت: "فردوسی زبان من را نجات داد و من هم در این سی سال موسیقی کشورم را نجات دادم". شوخی شوخی استاد زده به سیم آخر و مستقیم رفته تو کار فردوسی!. کم حرفی نیست. او دیگر جزء خودش هیچ کس را آدم حساب نمی کند.<br />من حتی به موضع گیریهای او در جریانات اخیر هم مشکوکم که شاید نوعی فرصت طلبی برای کسب محبوبیت بالا باشد. می فهمم که مقایسه ای افراطی است ولی به موضع گیری احمقانه یک سینماگر دولتی در خصوص زنان، همه عکس العمل نشان دادند. ولی ایشان خود را ناجی موسیقی ملی معرفی می کند، اما دریغ از یک عکس العمل.محمد باباییnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6221914157635362852.post-83990376170177388062011-10-23T21:32:37.011+03:302011-10-23T21:32:37.011+03:30همانطور که جناب حمید گفته ربط این چند مقوله به همد...همانطور که جناب حمید گفته ربط این چند مقوله به همدیگر در کلیت باریک بینی لذت بخشی است که در هر نوشته ای یافت نمی شود.<br />آدمی آن هم از نوع هنرمند که میزان جاه طلبی اش به مقدار قابل توجهی بیشتر از افراد عادی است به احتمال بسیار، عاری از ضعف های روان شناختی نخواهد بود. حال اگر این شخصیت در یک عرصه ی بی رقیب قرار گیرد که از جانب همه تایید شود چندان پیچیده نیست پیش بینی تلقی او از خودش. نیچه چنان به خود بالید که در انتهای عمرش ادعا کرد برای تفسیر و درک کتاب زرتشت کرسی های دانشگاهی شکل خواهد گرفت. البته او دچار جنون شد و مرد اما به حق بزرگان بسیاری هم از لابلای کتابهایش برآمدند . شجریان در عرصه آواز کلاسیک ایرانی بی بدیل است، همین. اینکه او مانند گوگوش ، مبدل به اسطوره عوام شده است از کم آگاهی شنوندگان است بااضافه ی مقادیری چاشنی شرایط اجتماعی خاص. فکر نمی کنم هیچ اسطوره ی اجتماعی را بتوان یافت که در یک معاینه ی عریان از زیور اغراق توده ها، شخصیتی تمام و کمال باشد. <br />شکوه یک کار گروهی هرگز در فرد خلاصه نمی شود. اینکه شجریان ویترین موسیقی گروهی است چیزیست مرتبط با مخاطبانی که چشمشان پشت ویترین را نمی بیند. موسیقی دان هایی که باید فعالیت حاشیه ای او را(ساز سازی) مورد توجه قرار دهند ماجرا را چندان جدی نمی گیرند. اما او واقعاً یک آوازه خوان بی نظیر است و این اعجازش به او اعتماد به نفس و اعتبار می بخشد. <br />چند سال پیش یک طنز شنیداری دست به دست شد که به اندازه ی مقالات فلسفی برایم آموزنده و شیرین بود. راوی با لهجه ی علامه ی معاصر... یکی از غزل های حافظ را تفسیر می کرد که در بیت آخر به عبارت «حاجی قوام ما» برخورد و در اثر کمبود اطلاعات گفت: حافظ معصوم که نبوده است گاهی ...شعر هم گفته است!<br />در ماجرا حق است به ذهن اسطوره ساز جامعه هم عنایتی فرمایید.احمدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6221914157635362852.post-19583844590508176352011-10-23T08:59:47.108+03:302011-10-23T08:59:47.108+03:30حمید عزیز
در فیسبوک اکثر لینکها و مطالب مرتبط با م...حمید عزیز<br />در فیسبوک اکثر لینکها و مطالب مرتبط با موسیقی و سینمای تو را دنبال می کنم. و می دانم که چقدر در این خصوص می خوانی و می دانی. از اینکه این مطلب من مورد توجه تو قرار گرفته است، فوق العاده خوشحالم.محمد باباییnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6221914157635362852.post-60553335044033397152011-10-22T21:27:10.359+03:302011-10-22T21:27:10.359+03:30نثر و ساخت داستان دیگریست، اما محتوا و مغز این نوش...نثر و ساخت داستان دیگریست، اما محتوا و مغز این نوشته، در باریکاندیشی، به یاداشت های خداوندگار «محمد قائد» پهلو میزند. دستمریزاد!حمیدnoreply@blogger.com