در کشور فوق العاده آرام نروژ جنایتی فجیع رخ داده است. برای ما که نا آشنا با خشونت نیستیم و یا همسایگان بی نوایمان عراق و افغانستان که شاید خانواده داغ ندیده در آن کشورها اصلا وجود نداشته باشد، این گونه جنایات چندان عجیب نیست. کشتار در منطقه ما دقایقی در اخبار گزارش و بلافاصله فراموش می شود. اما اروپا فرق دارد. حق هم دارد که فرق داشته باشد. از قدیم گفته اند احترام امامزاده با متولی است. کشوری مثل سوریه که رژیمش حتی گلوله ای هم به طرف اسرائیل شلیک نکرده اما تانک و توپ علیه مردم خود می کشد، چرا باید کشتار مردمش توجه بیشتر بطلبد؟ لیبی که چهل سال است یک مجنون و دیوانه آن را اداره می کند و در قلب لندن آدم می کشد، چرا باید مرگ و خشونت در آنجا ترحمی را برانگیزد؟ می گویند بعد از جنگ دوم این بزرگترین فاجعه در تاریخ نروژ است. خوش به سعادتشان که بیش از نیم قرن است طعم خشونت را نچشیده اند. در ترکی می گویند "اولوسو اولن پخیل اولار" یعنی کسی که عزیزی را از دست می دهد از داشتن شریک غم بدش نمی آید. میلیونها گرسنه در افریقا فقط آمار هستند و افغانها هم ظاهرا فقط برای مردن در انفجار آفریده شده اند. آن ضرب المثل ترکی برای چنین بخت برگشته هائی و در چنین لحظاتی است. پس از این فاجعه تردیدی نیست که نفس در سینه مردمان خاورمیانه حبس بود و هر آن انتظار می رفت تصویر مردی پشمالو، پاکستانی یا عرب، با چهره ای عبوس و عقده ای، در تلویزیونها ظاهر و بعنوان عامل این جنایت معرفی شود. شرمندگی چنین جنایتی در کشوری بی مسئله و آرام، دامنگیر جوامع اسلامی مخصوصا مهاجر به اروپا می شد. وضعیت گل بود، به چمن نیز آراسته می شد. اعلام یک نروژی مو بور و افراطی باعث شد که خیلی ها در این مناظق نفس راحتی بکشند. طعم هم زمان تحمل غارنشینان وحشی طالبانی و نگاه تردید آمیز غربی ها که ظاهرا ناچارند همه را با یک چوب برانند، عذاب مضاعفی است. هر جنایتی در دنیای غرب نگاه را متوجه جوامع مسلمان می کند. بدبختانه بی ربط هم نیست. اما این فاجعه علیرغم فجیع و بی رحمانه بودن آن شاید اندکی طرفین را به درک متقابل تشویق کند. فشار بی امان از دوش جوامع اسلامی و عرب کمی برداشته شود. چه جامعه خردمند و عاقلی دارد این کشور شمال اروپا. اجازه ندادند تا نتیجه ای حاصل نشده است پیش قضاوتی صورت گیرد و یا قشر خاصی متهم شود. مقایسه کنید با جرج بوش یکی از نادان ترین سیاست مداران دنیای متمدن که بلافاصله بعد از حملات یازده سپتامبر از اصطلاح قرون وسطائی و احمقانه جنگ صلیبی استفاده کرد. عواقب آن تفکر به شکاف عمیقی منجر شد. در همان ایام در شهر نیویورک حتی سیک ها که ربطی به اسلام ندارند، ریش و پشم برایشان دردسر ساز شده بود. عرب و ایرانی و پاکستانی مهاجر که روحش از القاعده خبر ندارد، جای خود داشت.
۱۳۹۰ مرداد ۲, یکشنبه
۱۳۹۰ تیر ۳۱, جمعه
هزینه های جانبی فروش
شرکتهائی که برای مشتریان خود در اقصی نقاط کشور محصول ارسال می کنند، با معضلی به نام کرایه حمل و بیمه و سایر هزینه های جانبی، غیر قابل محاسبه، مواجه هستند. هزینه ای مانند بیمه مطابق تعرفه قابلیت محاسبه دارد اما مثلا کرایه حمل، عموما توافقی است. نظر به عوارض و مالیات فراوانی که از نوشابه دریافت می شود، شرکتها ناچار هستند این هزینه ها را در اسناد خود منظور کنند تا از اندک فرصت قانونی کاهش مالیات و عوارض بهره ببرند. در ساختار سیستم فروش هر نوع تخفیف به فروش منتسب می شود، این در حالی است که معمولا هزینه هائی مانند کرایه حمل هنگام ارسال بار مشخص می شوند و قبل از اعلام نتیجه برگشت بارنامه باید هزینه آن در فاکتور و یا بارنامه ارسالی برای مشتری اعلام شود. سالها پیش ناچار شدیم بخش هزینه های جانبی را در سیستم بوجود بیاوریم که عملا در مانده بدهی نماینده تاثیری نداشت و البته سند حسابداری جداگانه ای برای آن اخذ می شد. روش دل چسبی نبود و من نیز هرگز استفاده از آن را توصیه نمی کردم. چند سال بعد از این طرح، عوامل افزاینده و کاهنده متغیر به سیستم اضافه شد. این عوامل نیز بر مبنای فروش قابلیت محاسبه داشتند و دارند. چون در سیستم سفارش، هنگام چاپ پیش فاکتور تمام عوامل قبل از قطعی شدن اسناد، به صورت مجازی فاکتور و سپس چاپ می شوند، توسعه جدیدی به سیستم داده شد که بتوان عوامل متغیر را هنگام صدور بارنامه، منتسب کرد. توسعه بسیار پرکاربردی است. اگر کرایه حمل شما مبنای محاسباتی ندارد و بصورت عدد و متغیر وارد می شود، توصیه می کنم حتما از این امکان استفاده کنید. بدیهی است که این امکان در حقیقت با احتساب روش فروش بر مبنای سفارش تولید شده است و برای فروشنده یا نمایندگانی در سیستم کاربرد دارد که عامل متناظر داشته باشند. تخفیفهای متغیری که به این منظور مورد استفاده قرار می گیرند باید در بخش تنظیمات سیستم از سایر متغیرها تفکیک شوند. ایده اولیه این طرح را سالیان پیش آقای افشین براتی مدیر مالی کوکا کولا در تهران و پس از مشاهده کاهنده های متغیر، ارائه کرده بود. خوشبختانه و با سپاس از ایشان، بالاخره اجرائی شد.
اشتراک در:
پستها (Atom)