۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۹, شنبه

پان‌آذری‌های ایران چه کسانی هستند؟

طی صد سال گذشته تحقیقات گسترده و بی‌طرفانه‌ و صد البته علمی بحمدالله ثابت کرده که در ایران تُرک نداریم. میلیون‌ها ایرانی هم که تُرکی صحبت می‌کنند، در اصل آذری‌هائی هستند که تُرک‌زبان شده‌اند. بنای این نوشته مناقشه در این بحث صدرصد علمی نیست. بررسی حواشی این مدعای علمی است که متاسفانه کمتر و بلکه اصلاً به آن پرداخته نمی‌شود.
وقتی گفته می‌شود در ایران تُرک نداریم، به طریق اولی صحبت از معضل و خطر پان‌تُرکیسم به همان اندازه اعتبار دارد که از خطر پان‌ژاپنی‌ها و یا پان‌مغول‌های ایران سخن به میان آید. اما وقتی با دلایل علمی ثابت شده که ایران میلیون‌ها شهروند آذری دارد، حتماً کسانی از میان این جمعیت انبوه تمایلات پان‌آذری خواهند داشت. تا کنون صدها مقاله با مضمون پان‌تُرک‌های ایران چه کسانی هستند به زیور طبع آراسته شده است. اما دریغ از یک مقاله که در آن دست‌کم ویژگی‌ها و خصلت‌های اصلی و منحصرد به فرد پان‌آذری‌های ایران مورد بررسی قرار گیرد. جریانی که بسیار فعال است و دهها نشریه و سایت و بودجه‌های مناسب تبلیغاتی در اختیار دارد. در این یادداشت سعی خواهد شد مشخصات و ویژگی‌های اصلی یک پان‌آذری اصیل که در کنگره‌های این جریان به تصویب می‌رسد، اجمالاً معرفی شود.
شایان ذکر است که کنگره پان‌آذری‌ها همه ساله در بیست و یک آذر برگزار می‌شود و در آن بیست و یک هسته اصلی پان‌آذری از بیست و یک شهر آذربایجان شرکت می‌کنند. هر هسته بیست و یک عضو دارد و بر سینه هر کدام از اعضاء هم بیست و یک نشان طلائی "آذرآبادگان" نصب است. قطعنامه‌های پایانی نیز همواره بیست و یک بند دارند و بیست و یک عضو شورای مرکزی پان‌آذری نیز در جریان همین کنگره‌ها برای مدت یک سال تعیین می‌شوند. بیست و یک در مکتب پان‌آذری عدد مقدسی است. اصول و تمامیت تفکر پان‌آذری مبتنی بر بیست و یک مصوبه‌ اصلی همین کنگره‌هاست و هر پان‌آذری همواره باید آنها را رعایت کند.
1-     پان‌آذری مدافع سرسخت منافع ملی و تمامیت ارضی و زبان رسمی فارسی در ایران است. پان‌آذری همه ایران را متحد و یکپارچه می‌داند و از علم کردن زبان‌ها و فرهنگ‌های محلی در مقابل زبان و فرهنگ رسمی سخت بی‌زار است و آن را عامل تجزیه کشور می‌پندارد. با همه این کلی‌نگری‌ها، پان‌آذری از همه ایران عضو نمی‌پذیرد، نگاه ملی اما زادگاه محلی دارد. به لحاظ شناسنامه‌ای پان‌آذری حتماً و قطعاً باید متولد یکی از استان‌ها و شهرهای تُرک‌نیشن ایران باشد. ترجیحاً اگر متولد تبریز باشد اصیل‌تر محسوب می‌شود. حوزه فعالیت پان‌آذری ایجاب می‌کند که اجداد او هم از طرف مادری و هم از طرف پدری به شکل کاملاً طباطبائی تُرک‌زبان باشند.
2-     پان‌آذری مهمترین تئوری تاریخ بشریت را متعلق به فیلسوف بزرگ ایران سید احمد کسروی می‌داند. کسروی کشف کرد که آذربایجانی‌ها قبلاً نمی‌دانستند تُرکی چیست و به زبان باستانی و ایرانی آذری صحبت می‌کردند. مطابق این تئوری با هجوم و حاکمیت اقوام صحرانشین تُرک، آذری با سرعتی بی‌پایان قربانی زبان وارداتی و غیرایرانی تُرکی شد. در حال حاضر آذرآبادگان محبوبترین کلمه برای پان‌آذری‌هاست که ریشه در این تئوری دارد و یادآور دوران باستان آذربایجان است.
3-     علیرغم قطعی و علمی بودن تئوری آذری شادروان کسروی، متاسفانه این تئوری در عمل به پدیده‌ای منحصر به فرد در کل تاریخ بشریت منجر شد. همه جهان متمدن در اعصار گذشته مورد هجوم اقوام صحرانشین بودند. اما در همه این موارد بعد از مدتی صحرانشینان مهاجم مغلوب فرهنگ و زبان برتر میزبان می‌شدند. مطابق این تئوری آذربایجان تافته جدابافته‌ای است که در آنجا از زمین به  آسمان باریده است. پاسخ به شبهات ناشی از این نظریه موضوع اصلی کنگره بیست و یکم پان‌آذری‌ها قرار گرفت. برای پرهیز از اطاله کلام، شبهات دشمن و مصوبات کنگره بیست و یکم در پانویس شماره یک به طور خلاصه ذکر شده است. [1]
4-     سیاست خارجی پان‌آذری مبتنی بر تنش‌زدائی و احترام به همه همسایه‌های ایران است. مشروط بر اینکه همسایه هم از اصالت برخوردار باشند. متاسفانه بعضی از همسایه‌های ایران مانند کشورهای عربی از جمله امارات یک وجبی و جمهوری آذربایجان چند وجبی و ترکیه ویژگی‌های یک کشور اصیل را ندارند و از فرهنگ ایرانشهری بی‌بهره مانده‌اند. نظر به تنوع همسایه‌های غیراصیل، پان‌آذری‌ها در این بخش با برادر بزرگتر یعنی پان‌ایرانیست‌ها تقسیم کار کرده‌اند. عرب‌ها را کُلّهم به پان‌ایرانیست‌ها که بزرگترین عرب‌شناس‌های جهان هستند، واگذار کرده و از مصوبات آنها تبعیت می‌کنند. اما خود به طور ویژه روی جمهوری آذربایجان و ترکیه متمرکز شده‌اند.
5-     علاقه پان‌آذری به جمهوری آذربایجان طوری است که چندین نام روی این کشور شناخته شده در عرصه بین‌المللی گذاشته است. اغلب با عنوان جمهوری جعلی آذربایجان از آن یاد می‌کنند. اما وقتی صحبت از آذربایجان ایران هم در میان باشد، ترجیح می‌دهند که به آن اران بگویند. پان‌آذری وقتی احساساتی می‌شود نام جمهوری آذربایجان را به شیوه‌ای صمیمانه و متمدنانه تحبیب می‌کند و به آن جمهوری باکو می‌گوید. علائق پان‌آذری فقط محدود به نامگذاری نیست. خواستار عودت جمهوری باکو به مام میهن هم هست. معتقد است که زمان معاهده ترکمانچای به پایان رسیده و اساساً استقلال این کشور جعلی بی‌معنی است.
6-     سوگلی پان‌آذری در میان همسایه‌های ایران ارمنستان است. وقتی صحبت از ارمنی و ارمنستان می‌شود، گُل از گُل پان‌آذری می‌شکفد.  همه چیز این کشور را به شکل فرهنگ می‌بیند. البته پان‌آذری یک ابهام استراتژیک در ارتباط دیپلماتیک با این کشور باستانی دارد که امیدوار است در آینده دانشمندان و متفکران و فلاسفه پان‌آذری راه‌حلی مرضی‌الطرفین برای آن بیابند. موضوع سرزمین‌های اشغالی آذربایجان توسط ارمنستان است. روزی که قرار است جمهوری باکو به مام میهن عودت شود، کمیته مرکزی پان‌آذری هنوز برای یک سؤال مهم و استراتژیک پاسخی قطعی نیافته است. آیا در چنین موقعیتی مناطق اشغالی جمهوری باکو از جمله قره‌باغ اشغالی هم باید عودت شوند؟ اگر دل نازک ارمنستان از این گستاخی رنجید چه باید کرد؟ آیا سرزمین‌های اشغالی باید مشمول عفو ملوکانه بشوند؟ این موضوع بزرگترین چالش دیپلماتیک پان‌آذری‌ها با سوگلی آنهاست که در تمام کنگره‌های پان‌آدزی مورد بررسی قرار می‌گیرد. آخرین راه‌حلی که سیاستمداران و فیلسوفان بزرگ پان‌آذری به کمیته مرکزی این تشکل ارائه کرده‌اند، حاکی از آن است که باید در آینده کلاً بی‌خیال عودت جمهوری آذربایجان بشوند و سری را که درد نمی‌کند بی‌جهت دستمال نبندند. چون در هر حال عودت این جمهوری جعلی منجر به رنجش کشور باستانی و اصیل ارمنستان خواهد شد.
7-     پان‌آذری به آرامش و متانت شهره است و هرگز نباید از کوره به در رود. تنها در یک مورد اجازه دارد که دهان خود را با لحن عصبی و امنیتی باز کند. و آن زمانی است که صحبت از جعل جمهوری است. منتقدان سؤال می‌کنند چرا فقط جمهوری آذربایجان را کشور جعلی می‌دانید؟ چرا ارمنستان و یا حتی گرجستان را جعلی نمی‌دانید؟ مگر همان سرزمین‌ها طبق همان معاهدات ترکمانچای و گلستان از ممالک محروسه ایران و امپراتوری قاجار جدا نشدند؟ چرا خواهان عودت آن کشورها نیستید؟ پان‌آذری این سؤالات را شُبهات پان‌تُرک‌ها می‌داند و بلافاصله فریاد می‌زند که بگیرید این پان‌تُرک بی‌وطن را....
8-     عشق پان‌آذری به ترکیه عارفانه و ویرانگر است. اسم ترکیه که به میان می‌آید پان‌آذری از خود بی‌خود می‌شود. حتی یادش می‌رود که قرار بود آدمی سکولار و غیرمذهبی انگاشته شود. چون خانم تانسو چیللر نخست وزیر اسبق جمهوری ترکیه را هم به شکل سلطان سلیم عثمانی می‌بیند. به طریق اولی برای پان‌آذری امیر اسدالله علم و امیر عباس هویدا و علی اکبر ولایتی و غلامعلی حداد عادل هم هیچ فرقی با هم ندارند. همه آنها کارگزاران دم و دستگاه شاه عباس کبیر هستند که باید انتقام شاه اسماعیل صفوی را در چالدران از وارثان فعلی سلطان عثمانی بگیرند و آنها را به خاک سیاه بنشانند. برای پان‌آذری بسیار مهم است که یک آذری اصیل همواره بداند ترکیه همان عثمانی و ایران همان صفوی است و کوچکترین غفلت موجب خواهد شد که ترکیه در اولین فرصت تبریز شیعه‌مذهب را قتل‌عام کند.
9-     رابطه عاشقانه پان‌آذری و ترکیه یکی داستانست پرآب و چشم و بیان آن متنوی هفتاد من کاغذ لازم دارد. وقتی صحبت از ترکیه به میان می‌آید، ممکن است پان‌آذری سکولار به یک بچه‌هیئتی دوآتشه تبدیل شده و آذربایجانی اصیل را کسی بداند که هفت پشت او ضرورتاً باید شیعه‌مذهب باشد. اخیراً پان‌آذری‌ها کشف کرده‌اند که شاعر نامدار تُرک مولانا محمد فضولی غیرآذربایجانی و ایران‌ستیز بوده است. می‌گویند پان‌تُرک‌ها او را آذربایجانی جلوه داده‌اند. چون فضولی سنی‌مذهب بود و بدتر از آن از صفویه نفرت داشت و مدح سلطان سلیمان قانونی را هم گفته بود. کلاً صحبت از سکولاریسم و لائیسم و هگل و دموکراسی و حقوق بشر منوط به شرایطی است که پای ترکیه و عثمانی در میان نباشد. در غیر اینصورت این بحثهای فلسفی نوعی قرتی‌بازی خواهد بود که ممکن است تمامیت مام میهن را با خطر مواجه کند.
10-حقوق بشر سرلوحه فعالیت‌های پان‌آذری است. علاقه بشردوستانه فراوانی به یادآوری کشتار  ارامنه به دست عثمانی‌ها دارد. هر کس کوچکترین تردیدی در نسل‌کشی ارامنه بکند، پان‌آذری سخت برمی‌آشوبد. حتی سؤال‌های دیگر را هم انحرافی می‌داند. مثلاً اگر کسی  صحبت از فاجعه جیلولوق در آذربایجان بکند که دسته‌جات مسلح مسیحی و از جمله داشناکهای ارمنی مسبب اصلی آن بودند، باز پای عثمانی را به میان می‌کشد که قصد کشتار شیعیان را داشتند. در چنین مواقعی پان‌آذری بدش هم نمی‌آید که نقش طوایف کُرد را در این میان پررنگتر ببیند و دسته‌جات مسلح ارمنی را کُلّهم تطهیر کند.
11-پان‌آذری در ایران همه فعالان کُرد را تجزیه‌طلب و خائن می‌داند. به آنها مشکوک است و سعی وافر دارد که پشت هر نوع فعالیت مدنی و قانونی مثل چاپ یک کتاب به زبان کُردی در سقز، توطئه بزرگ خائنان را کشف کند. اما همین پان‌آذری در ترکیه سخت دلبسته مبارزات مردم کُرد با میراث نژادپرستانه تُرکهاست و خواهان رسمیت کامل زبان کُردی در آن کشور است. البته به استقلال کُردها در ترکیه علاقه ندارد، چون برادر بزرگتر یعنی جریان پان‌ایرانیست مصوب کرده که هر جا کُرد هست آنجا ایران است. فعلاً  شرایطی مهیا نیست که خواهان عودت کردستان ترکیه به مام میهن بشوند. به طور کلی پان‌آذری تخصص ویژه‌ای روی نبرد تُرک و کُرد در هر نقطه از خاورمیانه دارد.
12-شجاعت از بارزترین خصلت‌های پان‌آذری است. در شرایط فعلی هیچ جریانی جرات انتقاد علنی از قانون اساسی کشور را ندارد. اما پان‌آذری شجاعانه اصل پانزده قانون اساسی را وصله ناجوری می‌داند که اجرای آن به تجزیه کشور منتهی خواهد شد.
13- پان‌آذری اصرار دارد که مهمترین میراث بشریت شاهنامه فردوسی است. گذراندن چند واحد اجباری شاهنامه‌شناسی در دانشگاه‌ها را توصیه می‌کند اما در این خصوص رفتار او کاملاً منطقه‌ای است. مثلاً برای اهالی شیراز و اصفهان این حق را قائل است که سعدی و جامی و نظامی گنجوی و حافظ را به فردوسی ترجیح دهند. و یا اگر ابراهیم گلستان نقد تندی هم بر علیه حکیم ابولقاسم فردوسی نوشت، پان‌آذری بر اساس اصول مدارا و حکمت آنها را تحمل می‌کند و بلکه مفید می‌داند. اما وقتی پای اهالی آذربادگان در میان باشد، حفط حریم مقدس شاهنامه از اوجب واجبات است. هر نقدی به فردوسی حتی اگر از طرف رضا براهنی باشد که از پیشگامان نقد ادبی در این کشور است و بسیاری از اشعار کلاسیک فارسی از جمله حافظ را از منظری متفاوت به ایرانیان معرفی کرده، شاخکهای حسی پان‌آذری تحریک شده و توطئه بزرگی را پشت آن تشخیص خواهد داد. پان‌آذری خواندن شاهنامه را ضروری سواد برای اهالی آذربایجان می‌داند. خاصه به داستان نبرد رستم با افراسیاب تورانی علاقه ویژه‌ای دارد.
14-پان‌آذری از طریق دوستان و دشمنان به طور دوجانبه تحت فشار است. بزرگترین دوست و برادر بزرگ و متحد آنها جریان پان‌ایرانیست است. اما در بعضی جلسات داخلی که اختلافاتی پیش می‌آید، پان‌آذری علیرغم این همه خدمات همچنان از طرف برادر بزرگتر با عبارت "دیگه داری تُرک‌بازی در میاری ..." تحقیر می‌شود. این لهجه لامصب هم که درست شدنی نیست. پان‌آذری داریم که با نیم قرن سابقه خدمت و شعار آذری آذری همچنان فارسی را با لهجه تُرکی صحبت می‌کند و اسباب انبساط خاطر برادر بزرگ در جلسات کاری می‌شود. حتی بعضی وقتها برادر بزرگتر به اندازه کافی او را خودی نمی‌داند و واهمه دارد که در ادامه راه دشوار مبارزه، دلبستگی‌های خانوادگی پان‌آذری را تحت تاثیر قرار بدهد و مرتکب خیانت بشود و به یک باره تصور بکند که خود نیز تُرک است. همین نگرش‌ها و تردیدها پان‌آذری را به حال و روز برده تحقیرشده‌ در کتاب اکلسی دو توکوویل انداخته که به هر اطواری متوسل می‌شد و خودشیرینی می‌کرد تا دل ارباب سفیدپوست خود را به دست آورد. پان‌آذری همواره  ناچار است که کاسه داغ‌تر از آش باشد. اگر در چند کیلومتری زادگاه فردوسی و در مشهد به یک باره نقاشی‌های مرتبط با شاهنامه از سطح شهر محو شوند، پان‌آذری کک‌اش هم نمی‌گزد. چون آن بی‌حرمتی متعلق به حوزه‌ای است که نقش ارباب فرهنگی را برای پان‌آذری دارد و لابد هر چه آن خسرو کند شیرین بود. اما اگر در شهر سلماس همین کار را با مجسمه فردوسی بکنند، کسی را یارای مقابله با غیرت باستانی پان‌آذری نیست. البته در پی بحران سلماس انتقادهای زیادی متوجه پان‌آذری‌ها شد و حتی برادر بزرگ آنها را به کم‌کاری متهم کرد. پان‌آذری‌ها نیز برای اثبات وفاداری قرار است در کنگره بعدی پیشنهاد  معطل‌مانده و دشمن‌شکن بنیانگذار تشکیلات خود را تصویب کنند. مطابق این مصوبه وقتی در آذربایجان به هر مناسبتی نام فردوسی به میان آمد، مردم موظف خواهند شد که سه صلوات بلند بفرستند. گویا نهادهای مذهبی هنوز چنین مجوزی را به پان‌آذری‌ها نداده‌اند.
15- پان‌آذری از طریق دشمنان به طور مضاعف تحت فشار روانی است. بسیاری پان‌آذری‌ها را پان‌ایرانیست‌های تکامل نیافته می‌دانند و با عنوان "دونمه" آنها را تحقیر می‌کنند. تُرک‌ها در گذشته به کسانی که دین و مذهب خود را تغییر می‌دادند، دونمه می‌گفتند. این اصطلاح چندان محترمانه نیست. به هر حال در شرایط عادی یک انسان عادی بی‌دین می‌شود، اما دین و مذهب آبا و اجدادی را برای خوشایند همسایه تغییر نمی‌دهد. در اغلب موارد دونمه‌گری ریشه در نوعی ترس و یا فرصت‌طلبی داشت. دونمه در دین و مذهب جدید از پاپ کاتولیک‌تر می‌شد و در هر موردی هم که شاه می‌بخشید، دونمه نمی‌بخشید. متاسفانه در مناطق کوچک‌تر دردسر اصلی برای نسل‌های بعدی دونمه باقی می‌ماند. از اینجا مانده و از آنجا رانده می‌شدند. بعضاً منطقه خود را ترک می‌کردند تا شاید در جائی که کسی اصل و نسب آنها را نمی‌شناسد، به آرامش برسند. پان‌آذری هم با چنین معضلی در دنیای معاصر مواجه است. اگر کوتاه بیایند از طرف برادر بزرگ به تُرک‌بازی متهم خواهند شد. به حال خود هم که رها می‌شوند، این عبارت دونمه دست از سر آنها برنمی‌دارد. روان پان‌آذری همیشه درگیر است.
16-پان آذری دموکرات و پایبند حقوق بشر است. اما با فعالان تُرک که همه آنها را پان‌تُرک می‌داند، شوخی ندارد. اگر این فعالان به زندان افتاده باشند و از حکومت اسلامی شش ماه حکم هم گرفته باشند، به کمتر از اعدام آنها راضی نمی‌شود.
17-پان‌آذری استقلال رای دارد. بسیاری پان‌آذری را عنصر گوش به فرمان برادر بزرگ یعنی پان‌ایرانیست می‌دانند. اصلاً اینطور نیست. بعضاً شجاعانه در مقابل آنها ایستادگی می‌کنند. به عنوان مثال جریان پان‌ایرانیسم از سر بزرگواری التفاتاتی به موسیقی اقوام دارد. موسیقی محلی را به رسیمت می‌شناسد و لازم هم باشد در محافلی به نمایش می‌گذارد که تحمل کثرت در فرهنگ ایرانشهری را نمایش دهد. اما پان‌آذری در حوزه فعالیت خود اجازه چنین قرتی‌بازی‌های را صادر نمی‌کند. رابطه موسیقی عاشیقی و پیوند آن با زبان و اسطوره‌های تُرکی باستان به گونه‌ای است که حسین علیزاده اشعار تُرکی معاصر را هم چندان مناسب آن نمی‌داند. با این وجود پان‌آذری اصرار دارد که عاشیق ریشه در گوسان‌های عهد خشایارشاه دارد و همین موسیقی هم باید پشت قباله شاهان تمدن‌ساز هخامنشی انداخته شود.
18-پان‌آذری تحولات آذربایجان را از بازی‌های تراکتورسازی گرفته تا فعالیت‌های کاملاً مدنی به خوبی و با دقت و امکانات فراوان رصد می‌کند. و خیلی خوب می‌داند که اوضاع در عالم واقع از چه قرار است. و برای  همین است که مدام بال بال می‌زند و برای همین هم باید گفت بزن بزن که داری خوب می‌زنی.
19- برای پان آذری عدد بیست و یک از تقدس بالائی برخوردار است. ادیان قدیمی هم اعداد مهم  و هویت‌بخش دارند. مثلاً در تورات ده فرمان اهمیت دارد. پان‌آذری‌ها عدد بیست و یک را حسابی گرامی می‌دارند. گفته میشود پان‌آذری‌های افراطی وقتی غذا هم می‌خورند، حتماً باید تعداد لقمه‌ها بیست و یک باشد. آبگوشت را هم با بیست و یک تکه نان خشک تیلیت می‌کنند. البته اصلاح‌طلبان و معتدلین پان‌آذری در این خصوص چندان سخت‌گیر نیستند و معتقدند بیست یک لقمه مستحب است و از واجبات نیست.
20-به طور کلی هر نوشته و هر بیانیه و هر قطعنامه و هر کتاب پان‌آذری باید به نوعی بیست و یک بند و یا فصل داشته باشد. اگر تعداد بندها زیاد بود در هم ادغام می‌کنند. و اگر به هر دلیلی قافیه تنگ آمد، می‌توان با خیال راحت به تعداد آنها آب بست.
21-پان‌آذری با بیست و یک قمار نمی‌کند.

[1] شبهه اصلی را مخالفان قسم‌خورده پان‌آذری‌ها با پذیرش تئوری زبان آذری مطرح کردند و به تبعات اجتناب‌ناپذیر آن پرداختند. زبان تُرکی مطابق این تئوری فاقد هر گونه مفاهیم شهری و متعلق به صحرانشینان بود، اما با سرعت برق و باد در بهترین شهرهای ایران رواج یافت. آن هم در دورانی که نه از آموزش عمومی خبری بود و نه از رادیو و تلویزیون و روزنامه. طی صد سال گذشته از زمین و زمان و یمین و یسار زبان تُرکی در محاصره آموزش انحصاری زبان فارسی است. تمام مطبوعات و رسانه‌های گروهی هم به فارسی است. اما هنوز زبان آذربایجان تُرکی باقی مانده و به نظر می‌رسد همچنان تُرکی هم باقی خواهد ماند. مخالفان قسم‌خورده از پان‌آذری‌ها سوال کردند چه حکمتی در این کار است؟ و بعد ادامه دادند که وقتی تئوری زبان آذری می‌گوید زبان تُرکی با چنین سرعتی در فرهنگی‌ترین مناطق و شهرهای ایران رواج یافت، باید بدیهی‌ترین تبعات نظریه را هم پذیرفت. و آن قدرت بی‌نظیر و بالای فرهنگی این زبان است. شواهد زنده‌ای هم برای آن آوردند. از ایروان تا گرجستان تا همه همسایه‌های آذربایجان، برای ارتباط با مردم آذربایجان و بعضاً با یکدیگر، زبان تُرکی را یاد می‌گرفتند. ارمنی‌ها و آشوری‌ها بدون تُرکی قادر به حرف زدن با هم نبودند. یک زبان وارداتی که به تازگی یک زبان اصیل را به حاشیه رانده چگونه به چنین قدرتی دست یافته است؟ عموم آذربایجانی‌ها در گذشته زبان هیچ همسایه‌ای را نمی‌دانستند. در دوران معاصر هیچ زبانی در منطقه قادر به این کارکرد تُرکی نشده است. مخالفان گفتند تُرکی به هر طریقی که به روح و جان و دل نیاکان آنها را راه یافته باشد، به آن افتخار می‌کنند تا کور شود هر آنکس که نتواند دید. اما پان‌آذری‌ها کور نشدند و در کنگره بیست و یکم، بیست و یک ماده تصویب کردند که خلاصه آنها به شرح زیر است :
زبان اقوام صحرانشین گرچه فاقد هر گونه  مفاهیم شهری بود، اما این اقوام بسیار حساب شده عمل کردند. گرچه از شرق به غرب آمدند، ولی تعمداً از روی نیشابور و سمنان و شهرهای شرقی ایران پریدند و آنها را تُرک‌زبان نکردند، تا امروز جریان‌های اصیل مثل پان‌آذری را با تناقض مواجه کنند. کلاً این اقوام از همان اول پان‌تُرک بودند و سیاست‌های چندلایه و پیچیده آنها را قرنها بعد اینتلجنت‌سرویس به کار بست تا زبان فرانسه را به حاشیه ببرد و انگلیسی زبان اول ارتباطی جهانیان بشود. کنگره بیست و یکم در بند بیست و یک مصوبه خود تصویب کرد که شنیدن شبهات معاندان برای پان‌آذری‌ها مجاز نیست. و اگر به طور تصادفی در معرض این شبهات قرار گرفتند، از این گوش بشنوند و قبل از اینکه از آن یکی گوش به در کنند، یک دل سیر فحش و بد و بیراه نثار پان‌تُرک‌ها بکنند.