امروز که هفتم آبان است دهها اس ام اس دریافت کردم که سالروز تولد!! کوروش را تبریک می گفت. دوستان و همکاران که خوب می دانند من چه توجهی به این خزعبلات دارم در فرستادن چنین پیغامهائی امساک نمی کنند. جملاتی زیبا، در کلاس زرتشت و کنفوسیوس و بودا نیز از قول کوروش، پیوست تبریک سالروز تولد شاه شاهان است. جمع بزرگتری پا را از این هم فراتر گذاشته اند و هفت آبان را روز جهانی کوروش می دانند. روز جهانی که در هیچ نهاد جهانی ثبت نشده است. عده ای علاقه مند به شکوه موهوم باستانی، شخصا وکالت جهانیان را تقبل کرده و روز تولد آن یگانه عالم را روز جهانی کوروش نامیده اند. در سرزمینی که روز تاجگذاری بنیانگذار آخرین سلسله سنتی آن، یعنی آقامحمد خان قاجار هم معلوم نیست، در دو هزار پانصد سال پیش روز تولد یک پادشاه با دقت تعیین و به ثبت جهانی هم رسانده می شود. جل الخالق، چه عظمتی!. باید توجه داشت که بنیان گذاران در روز تولد، آدم مهمی محسوب نمی شدند. تاریخی ترین روز در شروع زندگی شاهانه آنها روز تاج گذاری است. در این سرزمین به غایت شفاهی، همان نیز برای آقا محمد خان قاجار ثبت نشده است. شاه قاجاری که خود فرزند رئیس یک ایل بزرگ بود و علی القاعده باید تولد او هم اهمیت می داشت. تردیدی نیست که چنین سرگرمی های کودکانه هیچ اهمیتی ندارد، آنچه که اهمیت دارد باور گسترده این بازیهاست. گردانندگان و قدرتمندانی که به کمتر از مدیریت جهان فکر نمی کنند، بد نیست اندکی با خود خلوت کنند و ببینند نتیجه این همه تبلیغاتشان، چه نتایج معکوسی داشته است. بازماندگان آخرین سلسه پادشاهی ایران تصور هم نمی کردند، در زیر سایه حکومتی که کلمه ملی برای نام مجلس خود را هم بر نمی تابد، چنین کوروش گرائی متداول شود. وقتی زنده یاد صمد بهرنگی در رودخانه ارس غرق شد و کاملا تصادفی درگذشت، جلال آل احمد در مجله آرش مقاله ای نوشت و تلویجا ساواک را متهم به کشتن او کرد. دستگاه عریض و طویل شاهنشاهی هر کاری کرد، نتوانست از خود رفع اتهام کند. حتی سالها بعد از آن که سازندگان آن سناریو در مجله آدینه به مرگ عادی صمد بهرنگی اذعان کردند، باور آن برای بسیاری سخت بود. همان روز باید نظام شاهی متوجه می شد که حرف راست و مستند آنها نیز در مقابل شایعه رندانه یک مجله اعتبار ندارد.
شهرداری تهران چند سالی است سعی می کند مرتب یادآوری کند که چه شهر شادی داریم. به هر مناسبتی در برج میلاد ترقه در می کنند و آتش بازی راه می اندازند. هنوز نفهمیده اند که استادان عزاداری سر سوزن استعداد این کارها را ندارند. نه تنها کسی را خوشحال نمی کنند، بلکه بسیاری از خودی ها را نیز با اعمال شنیع خود می رنجانند. امشب نیز آتش بازی راه انداختند. یعنی شهرداری تهران نیز روز جهانی کوروش را گرامی می دارد؟ جریان موسوم به انحرافی در مدیریت برج میلاد نقشی ندارد. آیا شهرداری تهران نیز به انقلاب هخامنشی پیوسته است؟ پس از پرس و جو و مشاهده تقویم، متوجه شدم امروز سالگرد ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه است. شهرداری تهران روز جهانی ازدواج را جشن می گیرد، ملت آریائی هم روز جهانی کوروش را.
حضرات دست بالا را در کشف مکان و مناسبت مقدس دارند و بعضا با ترمز بریده دست به اکشتاف می زنند. در گیلان سرعت کشف امام زاده های جدید صدای مقامات هم در آورد. نوادگان کوروش نیز در طرف دیگر ماجرا بی محابا می تازند. هر کس هم مخاطب خود را دارد. وقتی برای چهارشنبه سوری دنبال ریشه های باستانی می گردند، در حالی که سنت هفت روز هفته آشکارا ریشه در فرهنگ اقوام و ادیان سامی دارد، بعید نیست چند سال دیگر باستان شناسان وطنی علاوه بر آلت قتاله، کشف کنند که کوروش کبیر درست چهل روز بعد از تولد ختنه شده است. سازمان ملل هم که در انتظار این کشفیات تمدن ساز است، بیدرنگ هفده آذر را روز جهانی ختنه سوران اعلام خواهد کرد. زمان قرار نیست همواره در خدمت کشف حقیقت باشد، بلاهت را نیز ذاتی می کند.