این
روزها در محافل و خبرگزاری های عربی توطئه جدیدی در حال شکل گرفتن است که خبرهای
آن جسته و گریخته به بیرون درز می کند. الجزیره در سایت انگلیسی خود خبر نگران
کننده ای را منتشر و بلافاصله حذف کرد. العربیه پا را از این هم فراتر گذاشت و
تحلیلی مفصل در خصوص دریاچه ارومیه نوشت. چند روز پیش گستاخی این محفل وابسته به
دربار سعودی از حد و مرز خود گذشت و برگردان تحلیل نوشته شده را روی سایت فارسی
العربیه هم گذاشت. ظاهرا سرنوشت تلخ دریاچه همیشه ارومیه، گل بود به سبزه نیز
آراسته شده است. آیا واقعا توطئه ای به مراتب خطرناکتر در حال شکل گرفتن است؟
موضوع
از این قرار است که اخیرا اسناد و مدارکی از دوران اموی و عباسی منتشر شده است که
نویسندگان فارس و عرب و رومی آن عهد، در توافقنامه های فی مابین، دریاچه همیشه
ارومیه را بحرالعرب نامیده اند. آن طور که سایت العربیه در تحلیل خود نوشته بود، تا
چهارصد سال قبل که صلحی پایدار میان ایران و عثمانی برقرار شد، در تمام مراودات
این دو دولت، هنگام اشاره به حدود مرزی، نام دریاچه بلااستثنا بحرالعرب ثبت شده
است.
اما
موضوع فقط به اینجا ختم نمی شود. اخیرا نتیجه تحقیقات مشترک دانشگاههای ام آی تی و
کمبریج و تل آویو به بیرون درز کرده است. این تحقیقات نشان می دهد که خشک شدن
دریاچه، طبیعت ارومیه را دچار مشکلات غیر قابل جبران خواهد کرد، اما برای همسایه
های ثروتمند عرب، فوق العاده مفید خواهد بود. علی الظاهر در شوره زار دریاچه
ارومیه، نوعی خرما قابل استحصال است که شدیدا مورد توجه شاهزادگان سعودی و امارات قرار
دارد.
این
نوع خرما به مقدار بسیار محدود و در بخشهای خشک شده بحرالمیت توسط دانشمندان
دانشگاه تل آویو، فرآوری، کاشت و نهایتا برداشت شده است. خاصیت اصلی آن علاوه بر
خوشمزگی غیر قابل وصف، افزایش قدرت مردانگی است. اشکال کار در نایاب بودن این محصول است، طوری که مقدار محدود
آن را با وزن زعفران تولیدی از دهها هکتار زمین می توان مقایسه کرد. تنها نقطه ای
از کره خاکی که این نوع خرما قابلیت استحصال دارد، بخشهای خشک شده بحرالمیت است
که شباهت بسیار زیادی به طبیعت دریاچه ارومیه دارد. پیش بینی می شود که اگر دریاچه
کاملا خشک شود سالانه بیش از دو تن خرما در این شوره زار قابل برداشت باشد. اگر با
ظرفیت کل بحرالمیت که نهایتا 150 کیلو خواهد بود، مقایسه شود، اهمیت موضوع خود را
نشان خواهد داد.
اما
چرا این توطئه کاملا در خفا صورت می گیرد؟ برخی کارشناسان معتقدند که عربها از
سرنوشت تغییر نام خلیج همیشه فارس درسهای زیادی گرفته اند. آنان به خوبی متوجه
شده اند که در سرزمین اهورائی، ممکن است حتی یک قرن بلاتکلیفی میزان مالکیت ایران بر
خزر تحمل شود، ممکن است از بین رفتن دریاچه ارومیه و کارون و فرسایش خاک کشور تحمل
شود، اما تغییر نام دریاچه همیشه ارومیه با نام جعلی عربی هرگز تحمل نخواهد شد. همین
کارشناسان نظر می دهند که اعراب این پیشینه را در تحلیلهای استراتژیک خود لحاظ می
کنند و سعی دارند کاملا خود را بی تفاوت نشان دهند. چون به خوبی می دانند حتی
شنیدن نام بحرالعرب و چشمداشت سعودی ها به خاک خشک شده دریاچه همیشه ارومیه، تمام
مردم و مسئولان ایرانی را بر آن خواهد داشت که حتی آب آشامیدنی خود را هم وقف
دریاچه کنند، تا خشک نشود.
عربها
منتظر خشک شدن دریاچه هستند تا اسناد تاریخی مربوط به نام بحرالعرب را به سازمان
ملل ارائه و زمین آن را تصاحب کنند. وای بر ما!