۱۳۹۴ آذر ۸, یکشنبه

خدمت استراتژیک پ‌کاکا به ترکیه در بحران سوریه

عراق و ترکیه و ایران و سوریه در تاریخ معاصر خود همواره مسئله کُرد داشته‌اند. در همه این کشورها از دهها سال پیش گروه‌های کُرد به مبارزه مسلحانه مشغول بوده‌اند. از همان ابتدا رویکرد ترکیه با سه کشور دیگر یک فرق اساسی داشت. ترکیه هرگز در رقابت‌های منطقه‌ای از گروههای کُرد کشورهای همسایه خود حمایت نکرده است. اما هر سه کشور دیگر سابقه طولانی در این خصوص دارند. این کشورها در حالی که به شدیدترین شکل ممکن احزاب کُرد داخل کشور خود را می‌کوبیدند، از حزبی با همان مشخصات در کشور همسایه حمایت می‌کردند. وقتی هم تاریخ مصرف این استفاده ابزاری تمام می‌شد، آب خوردن این گروه‌ها را به امان خدا رها می‌کردند و بعضاً از پشت هم به آنها خنجر می‌زدند. حمایت همه جانبه رژیم سابق ایران از حزب دمکرات کردستان عراق به رهبری ملا مصطفی بارزانی، و سپس مصالحه با دولت عراق و قطع حمایت از بارزانی، نمونه واضح این رویکرد متداول کشورهای منطقه است.
مطابق همین سیاست کشورهای همسایه ترکیه از بدو تاسیس پ‌کاکا با کارت این گروه بازی کرده‌اند. عبدالله اوجالان رهبر و بنیانگذار پ‌کاکا  تحت حمایت خاندان اسد سالها در دمشق اقامت داشت. این در حالی بود که رژیم بعثی سوریه هیچ حقوقی برای کُردهای کشور خود قائل نبود و بسیاری از آنها حتی شهروند سوریه هم محسوب نمی‌شدند. پ‌کاکا در دره بقاع لبنان و با حمایت حزب‌الله نیروهای جنگی تربیت و عازم شرق ترکیه می‌کرد.
حتی مردم عادی شهرهای مهم مرزی هم بعضاً حمایت از پ‌کاکا توسط کشور خود را احساس می‌کردند. وقتی در شرق ترکیه درگیری‌ها قوت می‌گرفت، رفت و آمد هلی‌کوپترها و احتمال جابجائی زخمی‌ها، اسباب کلی حرف و حدیث میان مردم عادی بود.
پ‌کاکا در جلب حمایت از کشورهای مختلف کاملاً عمل‌گرایانه تصمیم می‌گرفت. از حزب‌الله شیعه تا رژیم‌های بعثی و ناسیونالیستی عربی هم‌پیمان و حامی پ‌کاکا بودند. برای پ‌کاکا تنها موضوعی که اهمیت داشت جنگ و مبارزه با ترکیه بود. اما ترکیه هرگز به این اقدامات همسایه‌های خود عکس‌العمل متقابل نشان نداد. در بدترین شرایط هم به تمامیت ارضی کشورهای همسایه احترام گذاشت. به هر دلیلی و با هر نیتی، چنین سیاستی ترکیه را از منظر اخلاقی نزد همسایه‌های خود در موضع بهتری قرار می‌داد.
حتی وقتی هم ژنرالهای ارتش ترکیه تصمیم به دخالت می‌گیرند، سیاستمداران مانع آنها می‌شوند. بنا به گفته ژنرال عثمان پاموک‌اوغلو (لینک از آرشیو) در سال 1995 ارتش ترکیه تصمیم می‌گیرد که با عملیات طراحی شده پایگاه اصلی پ‌کاکا در ایران را نابود کند. گویا نخست‌وزیر وقت تانسو چیللر هم موافق بوده است. اما در نهایت سلیمان دمیرل رئیس‌جمهور ترکیه اجرای عملیات را متوقف می‌کند و می‌گوید : «انجام چنین عملیاتی در همسایه‌ای مانند ایران، ترکیه را هم در ایران و هم در دنیای خارج در موقعیت بسیار سختی قرار خواهد داد. و این بر خلاف سیاست صلح‌جویانه ترکیه است. و ترمیم رابطه با ایران زمان زیادی خواهد برد» در مستند Kan uykusu belgeseli به تفصیل تاریخچه این عملیات تشریح شده است.
اما این رویکرد برای خود ترکیه هزینه‌های بزرگی داشت. این کشور در نبرد با پ‌کاکا عملاً تنها بود. مثل همسایه‌ها هیچ کارت برنده‌ای در دست نداشت. حتی قدرت‌های غربی هم که پ‌کاکا را حزبی تروریستی می‌دانستند و همچنان می‌دانند، در عمل مثل یک حزب تروریستی با آن برخورد نمی‌کردند. ترکیه هم از منظر اخلاقی در شرایطی نبود که هم‌پیمانان غربی خود را تحت فشار قرار بدهد.
اگر از موضع عدالت‌خواهانه به قضیه نگاه کنیم، وقتی حقوق ابتدائی مردمی در یک کشور به رسمیت شناخته نمی‌شود، رویکرد مبارزه مسلحانه حتماً یکی از انتخاب‌های آنان خواهد بود. خاصه که در دهه‌های گذشته مبارزه مسلحانه نزد گروه‌های چپ بسیار محبوبیت داشت. در چنین شرایطی همراهی و همدلی واقعی با ارتش ترکیه حتی برای هم‌پیمانان غربی این کشور هم کار دشواری بود. البته مبارزه مسلحانه در بخش‌های کُردنشین همه کشورهای منطقه، همچنان بیشترین طرفدار را دارد. در اقلیم کردستان هنوز دو حزب اصلی مسلح هستند.
تنها موضوعی که ترکیه می‌توانست همراهی واقعی دولت‌های غربی را علیه پ‌کاکا جلب کند، مبارزه با اعمالی بود که حتی با معیارهای سالیان پیش سازمانهای مسلح چپ هم هیچ مشروعیتی نداشت. پ‌کاکا خیلی پیشتر از گروه‌های افراطی اسلامی عملیات انتحاری انجام می‌داد. اولین عملیات انتحاری پ‌کاکا را زینب کیناجی معروف به زیلان در منطقه علوی‌نشین تونجلی انجام داد که تلفات زیادی هم داشت. زیلان خود را فدائی عبدالله اوجالان می‌دانست.

سال 1991 شاخه جوانان پ‌کاکا در محله باکیرکوی استانبول با کوکتل مولوتف مغازه چتین‌کایا را مورد حمله قرار داد. سه مرد و هفت زن و یک کودک در این عملیات کشته شدند. پ‌کاکا مسئولیت عملیات را به عهده گرفت و گفت خواهرزاده والی استعمار (والی یکی از استانهای ترکیه) در بین کشته‌شدگان بوده است. پ‌کاکا در مناطق کُردنشین هم عملیات زیادی انجام می‌داد که اغلب قربانیان آن غیرنظامیان بودند. از معروفترین آنها قتل‌عام سال 1987 در روستای کوچک و کُردنشین پینارجیق در استان ماردین بود که عده‌ای از مردان آن عضو سیستم نگهبانی روستا بودند. در این عملیات سی نفر و از جمله شانزده کودک و شش زن به قتل رسیدند. پ‌کاکا مسئولیت حمله را به عهده گرفت. نشریه سرخوبون پ‌کاکا نوشت که عملیات پینارجیق اراده خلق کُرد را برای اوردولاشماق (نظامی شدن) به نمایش گذاشت.
هم‌پیمانی پ‌کاکا با قدرت‌های منطقه‌ای، و سیاست ترکیه در عدم حمایت از گروههای کُرد کشور‌های همسایه، تقریباً تمام مرزهای خاکی ترکیه در شرق و جنوب این کشور را به عمق استراتژیک پ‌کاکا تبدیل کرده بود. پ‌کاکا ضربه خود را می‌زد و بعد به یکی از حامیان خود پناه می‌برد. هیچ ارتشی در منطقه به اندازه ارتش ترکیه که یکی از قوی‌ترین ارتشهای ناتوست، در نبرد با یک گروه مسلح تلفات نداده است. هر ارتش دیگری هم بود شاید وضع بدتری پیدا می‌کرد. اگر ترکیه هم اهرم فشار حمایت از گروه‌های مسلح همسایه‌ها را در اختیار داشت، پ‌کاکا و حامیانش در شرایط بسیار دشواری قرار می‌گرفتند.
اما جنگ داخلی سوریه همه معادلات را تغییر داد. یکی از مهمترین بازیگران این جنگ پ‌کاکا و شاخه سوری آن ی‌پ‌گ است. از همان ابتدا همزاد سوری پ‌کاکا خرج خود را از ملت سوریه جدا کرد. وقتی جنگ شدت گرفت و رژیم اسد احساس خطر کرد، با شاخه سوری پ‌کاکا وارد معامله شد و مناطق کُردنشین را بدون هیچ مقاومتی تحویل آنها داد.
ظهور داعش فرصت کم‌نظیری در اختیار بازیگران منطقه‌ای و از جمله پ‌کاکا گذاشت. داعش عصاره رذیلت‌های این منطقه است. برای هیچ بازیگری هم ناآشنا نیست. تمام بازیگران منطقه در اعلام نفرت از داعش از همدیگر سبقت می‌گیرند. اما در نهایت داعش را به حریف خود ترجیج می‌دهند. منطق آنها هم بسیار ساده است. داعش رفتنی و حریف ماندنی است. بر همین اساس ترکیه هم داعش را به پ‌کاکا ترجیح می‌دهد. رژیم بمب بشکه‌ای اسد کاری به داعش ندارد. به گفته مقامات امریکائی نود درصد حملات روسیه به مخالفانی غیر از داعش بوده است. روسیه حتی در اولین حملات خود برای حفظ ظاهر هم که شده داعش را هدف قرار نداد.
نبرد کوبانی اوج درخشش پ‌کاکا بود. کوبانی شهری در سوریه است، اما پ‌کاکا به چنان اعتماد به نفسی دست یافت که ادامه روند صلح داخلی در ترکیه را هم به سرنوشت این شهر سوری گره زد. در عرصه نظامی گریلاهای پ‌کاکا و ی‌پ‌گ از جان مایه گذاشتند و داعش را به عقب راندند. پیروزی بزرگ‌تر در عرصه سیاسی به دست آمد. در حالی که تبهکاران داعشی زنان را به بردگی می‌بردند، گریلاهای دختر و پسر دل از جهانیان ربودند. گروههای مسلح کُرد همیشه پیشمرگه‌های زن داشتند و این فقط یک نمایش نبود. اما هیچ وقت حضور آزادانه و شجاعانه زن در جبهه نبردی که یک طرف آن ضدزن‌ترین گروه تروریستی جهان بود، چنین انعکاس ستایش‌برانگیز جهانی نداشت.
پ‌کاکا خیابانهای استکهلم و اسلو و پاریس و لندن را فتح کرده بود. امریکا عملاً پ‌کاکا را پشتیبانی هوائی می‌کرد. حرف و استدلال ترکیه هیچ خریداری نداشت و حتی متهم به بی‌تفاوتی عمدی در خصوص داعش بود. دشوار بتوان مقطعی از تاریخ ترکیه را سراغ گرفت که چنین آچمز شده باشد.
اما این فقط یک طرف قضیه بود. روی زمین اتفاق به غایت متفاوت دیگری افتاد که حالا حالاها فراموش نخواهد شد. پ‌کاکا و شاخه سوری آن در حالی که دل از جهانیان می‌ربودند، نزد همسایه‌های دیوار به دیوار عرب و ترکمان خود چنان تخم کینه‌ای کاشتند که اگر آنها در آینده سوریه، بشار اسد و ژنرال‌های ارتش سوریه و دسته‌جات مسلح علوی را هم ببخشند، پ‌کاکا و ی‌پ‌گ را نخواهند بخشید.
سوریه گرچه کشوری چند قومی و چند مذهبی است، و شکافهای قومی و مذهبی آن هم به حادترین مراحل خود رسیده است، اما ترکیب جمعیتی آن شرایطی نظیر ترکیه دارد. سوریه مثل عراق و حتی ایران هم نیست، یک اکثریت مطلق قومی و مذهبی دارد. بیش از هفتاد درصد مردم این کشور عرب و سُنّی‌مذهب هستند. جمعیت آنها هم کمابیش در سراسر سوریه پخش است. حتی در مناطق علوی‌نشین هم آبادی‌های پرجمعیت سُنّی‌مذهب وجود دارد.
بسیار بعید است چنین کشوری با چنین ترکیب جمعیتی تجزیه شود. اصولاً تجزیه هر کدام از کشورهای منطقه بلافاصله به شرایطی منجر خواهد شد که دشوار بتوان آن را کنترل کرد. حتی عراق هم که عملاً سه دولت دارد، تا کنون رسماً تجریه نشده است. اقلیم کردستان عراق حتی در شرایطی که می‌توانست اعلام استقلال کند، ترجیح داد و یا مجبور شد که همچنان در ترکیب سیاسی عراق باقی بماند.
این اکثریت مطلق در سوریه، بیشترین آسیب را از رژیم بمب بشکه‌ای اسد دیده است. میلیونها نفر از آنها آواره شده‌اند. صدها هزار کشته داده‌اند. شهرها و روستاهای آنها با بمب بشکه‌ای ویران شده است. در تلقی این مردم، گروهی که خود را نماینده هم‌میهن کُرد آنها می‌داند، در تمام مدت جنگ داخلی، عملاً از پشت به آنها خنجر زده است. ارتش سوریه با دو گروه داعش و شاخه سوری پ‌کاکا کمترین درگیری را داشته است. با ی‌پ‌گ تقریباً هیچ درگیری نداشته و حتی مراوده هم داشته است.
در معادلات منطقه‌ای و از منظر اکثریت مطلق مردم سوریه، کارکرد پ‌کاکا و ی‌پ‌گ هیچ فرقی با داعش ندارد. داعش حرکت این مردم را به کلی منحرف کرد و چنان حاشیه امنیتی برای رژیم اسد ساخت که تزار گازی از آن ور آبها لشگر کشیده تا به نام داعش، دیگران را بکوبد و متحد خود را نجات بدهد و طلبکار هم باشد. پ‌کا‌کا هم از از منظر این مردم بلافاصله فرصت‌طلبی کرد و از پشت به آنها خنجر زد. طوری که تزار هم ستایشگر پ‌کاکا شده و می‌گوید نیروهائی که حقیقتاً با داعش می‌جنگند، ارتش سوریه و شبه‌نظامیان کُرد هستند.
ی‌پ‌گ حتی به مسائل شخصی آواره‌گان بیپناه سوری هم پرداخت و کینه را عمیق‌تر ساخت. وقتی فیلمبردا مجار در اقدامی شرم‌آور به اسامه عبدالمحسن مربی فوتبال سوری در حالی که بچه خود را در بغل داشت، پشت پا انداخت، جهانی به همدردی با این مرد و تقبیح رفتار آن فیلمبردار پرداخت. فیلمبردار عذرخواهی کرد، اما شاخه سوری پ‌کاکا عکسی از این مربی منتشر کرد که زمانی در صفحه  فیس‌بوک خود از فلان گروه جهادی تندرو حمایت کرده بود. و با دقتی که در توان ارتش امریکا هم نیست، مدعی شد که اسامه در قتل چند ده نفر از اعضا این حزب هم نقش داشته است. کسی این ادعا را جدی نگرفت و اکنون این مربی در اسپانیا و تحت حمایت باشگاه رئال مادرید به مربیگری اشتغال دارد.
اوضاع سوریه چنین نخواهد ماند. رژیم اسد نیز دیر یا زود سرنگون خواهد شد. سیل پناه‌جویان به سوی اروپا، و ترورهای داعش در پاریس، شرایط را به سمتی برده که هر چه زودتر باید تلکیف سوریه مشخص شود. هر تصمیمی هم که گرفته شود، داعش و رژیم بمب بشکه‌ای که قاتل صدها هزار سوری است، علی‌القاعده نقشی در آینده این کشور نخواهند داشت. اکثریت مطلق این کشور هم هرگز این همه مصیبت و ویرانی را فراموش نخواهند کرد.
هر رژیمی هم که در سوریه سر کار بیاید، حتی اگر مخالف شدید ترکیه هم باشد، در قضیه پ‌کاکا عملاً متحد استراتژیک ترکیه خواهد بود. نزدیک هزار کیلومتر از مرز سوریه و ترکیه دیگر برای پ‌کاکا عمق استراتژیک محسوب نخواهد شد. اقلیم کردستان هم نشان داده که بسیار مسئولانه عمل می‌کند. برای پ‌کاکا فقط یک راه فرار باقی خواهد ماند که نیک می‌دانیم بهره‌برداران انحصاری چه بهره‌ای از آنها خواهند برد.
در چنین شرایطی ترکیه عملاً از محاصره پ‌کاکا رها خواهد شد. پ‌کاکا که هزاران کیلومتر عمق استراتژیک داشت، در دالانی به طول چند صد کیلومتر و از بالا و پائین در محاصره دو ملتی خواهد بود که سر هر چیزی اختلاف داشته باشند، سر کنترل و سرکوب این گروه بیشترین توافق را خواهند داشت. این بزرگترین و استراتژیک‌ترین خدمت ناخواسته پ‌کاکا به ترکیه‌ای است که عملاً دهها سال است در محاصره گریلاهای آن و حامیان گوناگونش به سر می‌برد.
دهها سال است که ترکیه اتهاماتی بسیار سنگین به پ‌کاکا می‌زند و می‌گوید این سازمان به هیج اصلی پایبند نیست و عامل بیگانه است و مشی تروریستی دارد. ولی چون به طور سیستماتیک حقوق کُردها در این کشور نقض شده بود، خود می‌گفت و خود می‌شنید و غربی‌ها هم جدی نمی‌گرفتند و همسایه‌ها هم زهرشان را می‌ریختند. اما جنگ سوریه باعث شد که اگر ترکیه هم همه این اتهامات را پس بگیرد، و میلیون‌ها نفر در پاریس و لندن به دفاع از پ‌کاکا برخیرند، و چندین جایزه صلح نوبل هم به رهبران آن اهدا کنند، روی زمین و در طولانی‌ترین و سهل‌العبورترین مرزهای جنوبی ترکیه دهها میلیون عرب و صدها هزار ترکمان زندگی می‌کنند که اکنون اتهاماتی بسی بیشتر از اتهامات ترکیه را عمیقاً باور دارند و حالا حالاها هم فراموش نخواهند کرد. اگر همه دولتهای همسایه ترکیه هم‌پیمان این کشور می‌شدند، باز نمی‌توانستند چنین خدمتی به ترکیه بکنند که محاسبات مبتنی بر این دو اصل پ‌کا‌کا کرد : «خیابانهای پاریس و لندن را دریاب، و رضایت تُرک و عرب را به  درک بسپار».
در کشوری مثل سوریه که دهها گروه در حال جنگ هستند، جنایت جنگی امری عادی و حتی روزمره است. اگر قرار باشد نهادهای بین‌المللی به این جنایات عکس‌العمل نشان بدهند، روزانه باید چندین اعلامیه صادر بکنند. علی‌الاصول وقتی دامنه این جنایات بسیار گسترده می‌شود، نهادهای بین‌المللی واکنش نشان می‌دهند. عملکرد شاخه سوری پ‌کاکا نزد عرب‌ها و ترکمان‌ها گُل بود به چمن نیز آراسته شد. عفو بین‌الملل آنها به جنایت علیه بشریت و مشخصاً آوراره کردن عرب‌ها و ترکمانها از روستاهایشان هم متهم کرد.
مردم کُرد سوریه بزرگترین قربانی این ماجرا خواهند بود. بسیاری دخالت ترکیه در سوریه را شتاب‌زده ارزیابی می‌کنند. اما من فکر می‌کنم این دخالت بسیار حساب شده بود. ترکیه در لیبی جزو آخرین کشورهائی بود که از سرنگونی قذافی حمایت کرد. حتی در مصر هم با ملاحظه رفتار می‌کرد. اما وقتی اعتراضات آرام و مدنی مردم سوریه در چهارچوب بهار عربی شکل گرفت، ترکیه مثل یک کشور انقلابی هر نوع ملاحظه‌ای را کنار گذاشت و به تقبیح رژیم اسد و تشویق مخالفان پرداخت.
این سیاست دقیقاً به خاطر مسئله کُرد بود. در پی بهار عربی محاسبات منطقی ترکیه نشان می‌داد که رژیم سرکوبگر اسد عنقریب رفتنی است و باید فکری به حال نواحی کُردنشین سوریه بکند تا بیش از این در محاصره پ‌کاکا قرار نگیرد. در ادامه این بحران شاخه سوری پ‌کاکا هم به داد ترکیه رسید و شرایطی به مخالفان رژیم اسد پیشنهاد داد که در آن مقطع کاملاً زیاده‌خواهانه و مؤید بدبینی تاریخی ترکیه بود. در کشوری که قریب به نود درصد جمعیت آن عرب هستند، این گروه با نام "سوریه عربی" سرسختانه مخالفت کرد و آن را دستاویزی قرار داد تا خرج خود را از سایر مخالفان جدا کند و سپس با رژیم اسد به توافق برسد.
در حال حاضر مشروعیت جهانی ناشی از مبارزه با داعش چنان پ‌کاکا را مغرور کرده که گوئی قرار است کردستان بزرگ را در همسایگی نروژ و سوئد تشکیل بدهد. اما این کشور و یا کانتون و یا هر چیز موعود دیگر، در عالم واقع باید در مجاورت میلیون‌ها همسایه‌ای شکل بگیرد که قریب به اتفاق آنها آن در بدترین و خونبارترین شرایط تاریخی کشور خود، دست پ‌کاکا را در دست قاتلان خود دیده‌اند. اگر این گروه به جای این همه کلاشینکف‌چی و آپوچی و نظریه‌پرداز و رهبر کاریزماتیک، یک سیاستمدار کمابیش دور‌اندیش هم در جمع خود داشت، به مراتب شدیدتر از سلیمان دمیرل با نظامیان برخورد می‌کرد. و می‌گفت حتی به دلایل مشروع هم رابطه تخریب شده با همسایه برای سالیان سال قابل بهبود نیست.

۱۰ نظر:

  1. سلاملار
    چوخ ساغولون جناب بابایی
    اعلا!

    پاسخحذف
  2. افراط در هر زمینه‌ی مشکل ساز است،ولی‌ چیزی که اصلا قابل دفاع نیست موضع فرصت طلبانه دولت ترکیه است،بر همه واضح است که ترکیه از مدافعان و شرکا نزدیک داعش است،مناسبت مالی داعش و ترک‌ها بر کسی‌ پوشیده نیست و حتا صدای دولت مردهای آمریکا را هم در آورده،چهره مظلوم و دمکرات به سیستمدرهی ترکیه دادن چیزی است که با واقعیت موجود امروز هیچ شباهتی‌ ندارد،تمامی‌ نزمهی خودکامه نیز قلمهی را در خدمت دارند که در راستای مظلومیت و مردمی بودن آنها به کار میرود،همهی دولت‌های منطقه و گروه‌های معترض منطقه ایراد دارن الا دولت ترکیه این چیزیه که در این نوشتار دراز و خسته کننده میشه دید.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کجای این نوشته به دولت فعلی ترکیه و سیاستهای آن در سوریه پرداخته است؟ آنجا که در این نوشته از ترکیه سخن رفته، مربوط به زمان سلیمان دمیرل است که انه ز داعش خبری بود و نه اسلام گرایان فعلی ترکیه حق داشتند با روسری به مجلس ترکیه بروند.

      حذف
  3. پ کا کا نشان داد که توان مبارزه در دو جبهه سوریه و ترکیه را ندارد اما اینکه در آینده چطور؟ واقعا حرف مشکلی است . از طرفی برزانی چون دید با حمایت از پ کا کا ممکن است منافعش همچون کاریزما ضد تروریستی اش خدشه دار شود پا عقب کشید و عملا نمیتواند به کشته شدن یا بی سر پناه شدن هم زبان خود بی تفاوت باشد و اگر در آینده پیشنهاد محلق شدن پ کا کا به اقلیم شود رد نخواهد کرد . اما ایران این بار پیروز میشود چرا؟ با پیروزی ارتش عراق به داعش حدود 30000 شبه نظامی شیعه که آماده رزم هستند با پشتیبانی هوایی .ارد جنگ با مخالفان سوری خواهند شد (البته اگر مقدار پولی که ایران به روسیه داد تا ناوگان به این عظمت را به حرکت درآورد تمام نشود ) برای ترکیه شاید اوضاع بدتر هم بشود . چون مردم کرد ترکیه به پ کا کا به عنوان تنها راه آزادی نگاه میکنند مگر ترکیه سرشان کلاه بذارد و گروه دیگری میانه رو تر بوجود آورد .

    پاسخحذف
  4. شما اندازه یه مورچه هم درک ندارید، حتی ترکمن ها هم الان با ی پ گ متحد شدن، شما می گید ترکیه از کردها به عنوان اهرم استفاده نکرده، نه عزیزم اینطور نیست ترکیه سالها به حزب دموکرات کردستان خدمت کرده برای کنترل پ ک ک، پس لطفا وقتی می خواید فیلسوفانه نظر بدید یکم مطالعه داشته باشید، این که شما می فرمایید پ ک ک در محاصره قرار می گیره رو معادلات سیاسی آینده تعیین می کنه، نه توهمات جانابعالی، تازه اونوقت ترکیه مشکلاتی به مراتب شدیدتر داره، جنگ دیگه در کوه اتفاق نمی افته گریلا ها در قلب شهرها مبارزه می کنن، اونوقت اگه اردوغان زنده باشه می گه: داوود ویلان قالدیگ نه توریست قالده نه صنعت" یعنی داوود ویلان ماندیم نه توریست کشورمون میاد نه ...پس لطفا برای یک لحظه هم شده بی طرف باشید، نزارید تعصب ترکیتون مختون رو به ...

    پاسخحذف
  5. من نمی دانم چرا روشنفکران کورد اینچنین خود را به امواج ترور پ ک ک سپرده اند و اعتراض پیشکش حتی حمایت هم می کنند. خشونت، خشونت می آفریند و متاسفانه کبوترهای صلح ِ کلاشنیکف به نوک! هم خیال دست برداشتن از این کلاشنیکف های عزیزشان را ندارند. با تشکر از مقاله ارزشمندتان و لینک ها اسناد بسیار پرارزش که ارزش مقاله را چندین برابر کرده است.
    علی بیجاری

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بردار من سوال خوبی پرسیدی میدانی چرا؟ بنده کوردم و از ترور نفرت دارم از جنگ متنفرم
      اما مگر راهی غیر از اسلحه برای کوردهای ترکیه مونده؟ شما ریشه های ترور را بررسی کنید به والا فاشیست ترین و وحشی ترین جامعه جامعه ترک های ترکیه است. ترکیه مسئول به وجود امدن خشونت در جامعه کوردها شده. شما چرا صرف اینکه ترک ها هم نژاد شماهستند از ترکیه حمایت میکنید که کوردها را سرکوب کنه شما چرا؟ شما که خودتان در ایران قربانی هستید. کل تاریخ ترکیه نابودی دیگر اقوام بوده ارمنی اشوری یونانی کورد..
      راهی جز خشونت نیست ترکیه کشوری با دمکراسی است و بر کسی پوشیده نیست اما فاشیتی و نژاد پرستی در زاتشان است. خیلی عجیب است که ببینی تا 2014 ورودی بزرگراه دیاربکر تابلوی " چه خوشبخت است انکس که ترک است" وجود داشته. شما در همچین کشوری زندگی کنی چیکار میکنی؟

      حذف
    2. ترک در قانون اساسی ترکیه تعریفش مشخصه یعنی شهروند ترکیه
      I. TURKISH CITIZENSHIP

      ARTICLE 66

      Everyone bound to the Turkish State through the bond of citizenship is a Turk.

      The child of a Turkish father or a Turkish mother is a Turk.

      Citizenship can be acquired under the conditions stipulated by law, and shall be forfeited only in cases determined by law.

      No Turk shall be deprived of citizenship, unless he/she commits an act incompatible with loyalty to the motherland.

      Recourse to the courts in appeal against the decisions and proceedings related to the deprivation of citizenship shall not be denied.
      عین اینه بگن چه خوشبخت است آنکس که ایرانی هست
      هرچند من با هر دو نوع شعار مخالفم ولی این جمله نمیتونه نشانه فاشیسم ترکی باشه
      ضمن اینکه کردها در 100 سال اخیر کی مبارزه مدنی کردند؟
      از سال 1843 به رهبری عبید الله خان نهری، بدرخان و سیمیتقو تا سال 1823 (80 سال) در حال کشتار آشوری و ارمنی در مرزهای ایران و ترکیه بودند و حالا صاحبخونه شدن و به تحقیر قومیتهای دیگه از جمله ترکهای ایران مشغولند که اورمیه مال ماست و فلان

      حذف
  6. به نظرم الان ترکیه داره تویه عراق به آموزش نیروهای پیشمرگه در عراق و همچنین به تقویت ترکمانان بجای کردها در سوریه مشغول هستند .

    پاسخحذف
  7. کردها بسته به شالوده تاریخی مبارزاتی خود، پیاده نظام روسیه شده اند. با روی کار آمدن رئیس جمهور جدید ایالات متحده، قدرت به تحلیل رفته روسیه ضربه های جانکاهی خواهد خورد. بالاخره از حق نباید گذشت، چنین جنایت هولناکی در پیش چشمان جهانیان بی پاسخ نخواهد ماند.
    مردم ایران با اینکه به اصلاحات و دوری از پیروی روسیه رأی داده اند، برخی نهادهای منجمد سر همراهی با دنیا و سازگاری با جهان را ندارند و این به معنی به بن بست رسیدن حرکتهای اصلاحی در ایران است که نهایتا مانند مشروطه به رویارویی نهادهای مدنی و دستگاه حاکم طرفدار ارتجاع خواهد انجامید و هزینه سنگینی را دوباره بر ایران تحمیل خواهد کرد؛ این بار نیز آذربایجان و ترکان ایران در مقابله با ارتجاع و روسیه به میدان خواهند آمد.

    پاسخحذف