۱۴۰۳ مرداد ۲۳, سه‌شنبه

المپیک و تعداد مدال کشورها

المپیک پاریس برگزار شد. نتایج المپیک هم چیزی نظیر نتایج مسابقات یوروویژن است. المپیک از همان ابتدا طوری بنا شد که حتی درگیر مسابقات حرفه‌ای هم نباشد. اما در عمل نتایج آن اسیر مناسبات دیگری شد.


اهمیت و سطح مسابقات المپیک بسیار بالاست. همه شهرهای جهان رقابت فشرده‌ای دارند تا بتوانند میزبان المپیک باشند. برگزاری المپیک بسیار پُرهزینه است و در توان هر شهری نیست. خیلی‌ها شروع ورشکستگی یونان را از المپیک 2004 آتن می‌دانند.

کسب میزبانی گاهی به رقابت دولت‌ها هم منجر می‌شود. نظر به علائق شخصی خودم انتخاب میزبان سال 2012 را دنبال می‌کردم. دوست داشتم استانبول و یا پاریس انتخاب شود که نشدند. لندن در دقیقه نود میزبانی را از دست پاریس قاپید. در فرانسه و جاهای دیگر بحث شکست پاریس از لندن بر سر زبان‌ها بود.

پاریس از این باخت بسیار ناراحت بود. صحبت از رقابت سیاسی هم می‌شد. مقامات سعی کردند فضا را آرام کنند. نخست‌وزیر وقت فرانسه بعد از تصمیم‌گیری کمیته المپیک بلافاصله عکس‌العمل نشان داد و گفت این تصمیم نمی‌تواند سیاسی باشد. یکی از اعضاء فعال کمیته فرانسوی هم روز بعد گفت نپرسیم چرا باختیم، بگوئیم آنها بُردند چون بهتر از ما مذاکره کردند. و ما نیز بهتر است زبان انگلیسی را خوب یاد بگیریم تا در چنین مذاکرات فشرده‌ای کم نیاوریم.

راستگرایان تازه به دوران‌رسیده ایرانی هم به سبک خود موفقیت لندن را تحلیل و تجلیل کردند. سرمقاله 16 تیر 1384 روزنامه شرق یادم مانده است. شرق در مطلبی تخیّلی شکست پاریس را به رقابت دیرینه انگلیس و فرانسه نسبت داده بود و برنده شدن لندن را شکستی دیگر برای فرانسه ارزیابی کرده بود.

این در حالی است که لندن تنها با اختلاف 4 امتیاز پاریس را ناکام گذاشت. طرفداران مادرید به لندن رای دادند. پاریس نیز از مدتها قبل در پی چنین بُردی بود و اتفاقاً کارشناسان احتمال آن را بسیار بیشتر می‌دانستند. طبعاً اگر پاریس برنده می‌شد راستگرایان وطنی تحلیل‌های از پیش آماده خود را به فرصت دیگری موکول می‌کردند.

در هر حال المپیک چنین اهمیتی و چنین جایگاهی دارد. سطح مسابقات آن هم به جز یکی دو رشته چون فوتبال بالاترین در جهان است. اما به نظر می‌رسد تعداد مدال‌ها و قهرمانی در این مسابقات هیج تناسبی با ورزش و زیرساخت‌های ورزشی کشورها ندارد.

در المپیک پاریس فقط کافی است جایگاه ایران و جمهوری آذربایجان و لهستان و کنیا و اتریش و سوئیس و اسپانیا و سوئد و فنلاند و دانمارک و نروژ و هند و اندونزی و امریکا و ترکیه و چین با هم مقایسه شود. تعداد مدال‌ها چه نسبتی با جمعیت و زیرساخت‌های ورزشی این کشورها دارد؟

فنلاند کیفی‌ترین سیستم آموزشی جهان را داد. امکانات ورزشی مدارس معمولی فنلاند بعضاً از امکانات باشگاه‌های حرفه‌ای ایران هم بیشتر است. در این خصوص کشورهای اسکاندیناوی زبانزد خاص و عام هستند. زیرساخت‌های ورزشی کافی و کیفی قادر است علائق متنوع عموم شهروندان را کشف کند و امکانات کافی برای رشد در اختیار آنها بگذارد.

کشورهای اسکاندیناوی معمولاً مدال‌های المپیک زمستانی را درو می‌کنند. در المپیک سوچی نروژ با جمعیتی کمتر از شش میلیون نفر بالاتر از روسیه میزبان و کانادا و امریکا بود. این کشورها همین زیرساخت‌ها را برای ورزش‌های تابستانی هم دارند. پس چرا در المپیک تابستانی به همین نسبت مدال نمی‌آورند؟ یک جای کار اشکال دارد. جایگاه دانمارک را در این جدول ببیند. 

آبا می‌توان گفت میل به قهرمانی و میل به مطرح شدن بیش از خود ورزش برای خیلی از کشورها اهمیت دارد؟ در مسابقات تکواندو که ایران نتایج درخشانی کسب کرد، گزارشگر کانال سه ایران چنان یازهرا یازهرا می‌گفت و چنان احساسانی میشد و مسئله بُرد و باخت را ناموسی می‌کرد که نگو  و نپرس. فی‌الواقع این همه احساسات التیامی بر انبوه شکست‌ها و ناکامی‌ها هم هست.

مدال‌آوری کشورهایی مثل امریکا و فرانسه و انگلیس هم به نوعی تابع الگوی میل به قهرمانی است. فقر و شکاف طبقاتی در این کشورها زیاد است. شهرهای مثل پاریس و لندن و نیویورک کلی حاشیه‌نشین دارند. مدال‌آوری یکی از معدود فرصت‌ها برای مطرح شدن است. اعضاء بعضی تیم‌های فرانسوی اغلب از مهاجران و یا فرزندان مهاجران است.

بعضی از کشورها هم دوست دارند نام آنها در المپیک مطرح شود. استعدادهای دیگر کشورها را جذب و یا حتی می‌خرند تا مدال کسب کنند. این نوع مدال کسب کردن‌ها هیج ارتباطی به سطح ورزش این کشورها ندارد.

اتحاد شوروی سابق با درو کردن مدال‌های المپیک دوست داشت به جهان نشان دهد مردم این کشور در شرایط بهتری از کشورهای غربی زندگی می‌کنند. رقابت آلمان شرقی و آلمان غربی سابق هم دیدنی بود. تعداد مدال‌های آلمان شرقی معمولاً خیلی بیشتر از هر کشور غربی بود. بعدها هم معلوم شد دوپینگ دولتی نقش اساسی در این مدال‌آوری‌ها داشته است.

در رشته‌های غیرورزشی هم میل به نمایش از این دست وجود دارد. ایران سالهاست مسابقات مختلف المپیاد ریاضی و فیزیک برگزار می‌کند. طبعاً المپیادی‌های ایران جوانان بسیار مستعدی هستند، اما کسب مقام جهانی آنها ابداً نشان از این ندارد که مثلاً سطح فیزیک و ریاضی در ایران بالاتر از انگلیس و فرانسه است. این جوانان را مثل کنکور برای این مسابقات آماده می‌کنند تا برای کشور مقام و افتخار کسب کنند. و البته اغلب آنها هم مهاجرت می‌کنند.

در المپیک پاریس جایگاه هند و ترکیه هم درخور توجه بود. این دو کشور حتی یک مدال طلا هم کسب نکردند. از هندوستان اطلاعاتی ندارم اما خیلی خیلی بعید است این همه ناکامی در کشوری چنین پُرجمعیت و پهناور فقط به ناکامی سیستم ورزش هند مربوط باشد. هند اکنون یکی از اقتصادهای بزرگ و در حال پیشرفت جهان است. شاید و فقط شاید سیاست این کشور نیازی به نمایش خود از کانال ورزش قهرمانی ندارد. اگر چنین باشد این موضوع یک نکته مثبت از رویکرد و اعتماد به نفس هند است.

از ترکیه کمابیش اطلاع دارم. ورزش‌هایی چون کشتی و وزنه‌برداری در ترکیه همیشه مدال‌آور بود. اما به نظر می‌رسد ترکیه نسبت به گذشته در المپیک ناکام است. این در حالی است که طی بیست سال گذشته ترکیه آشکارا ثروتمندتر شده است. اکنون جزو 20 اقتصاد برتر جهان و بزرگترین اقتصاد منطقه است.

پیشرفت زیرساخت‌های ورزشی ترکیه هم طی این سالها کاملاً درخور توجه است. از مدارس تا دانشگاه‌ها تا محلات می‌توان بعضاً امکانانی نظیر کشورهای غربی را در ترکیه دید. در بسیاری از رشته‌های حرفه‌ای باشگاه‌های ترکیه در سطح جهان صاحب جایگاه هستند. پس چرا این همه ناکامی در المپیک؟

به نظر می‌رسد میل به نمایش با ورزش قهرمانی اهمیت سابق خود را در ترکیه از دست داده است. برای سیستم ورزش این کشور دیگر کسب طلا مثل سابق مسئله ناموسی نیست. اگر چنین باشد اتفاقاً حاوی نشانه‌های مثبتی است. حاکی از نوعی بلوغ شخصیتی است.

اینها برداشت و مشاهدات آزاد من از موفقیت در المپیک است. هیج دلیل محکمه‌پسندی هم برای درستی آنها ندارم. اما در یک چیز تردید ندارم. موفقیت در المپیک عموماً اسیر مناسبات دیگری شده است. کشوری که مسابقات باشگاهی فوتبال آن در سطح بالائی برگزار می‌شود، طبعاً تیم ملی فوتبال آن هم همیشه در سطح بالا بازی می‌کند. موفقیت در انبوه رشته‌های المپیک هم باید متناسب با زیرساخت‌های ورزشی و رفاه و جمعیت کشورها باشد که نیست.