چند روزی است در راستای تصمیمات تقه ای دولت
که معمولا به نتایج ویرانگری منتهی می شود، سیستم پرداخت الکترونیکی کشور یک شبه
تغییر کرده است. اگر شما به فروشگاهی مراجعه کنید و از طریق کارت بانکی خود هزینه
را پرداخت کنید، بانک بلافاصله از حساب شما مبلغ را کسر، اما بعد از 48 ساعت به
حساب مقصد واریز می کند. نمی دانم در
ممالک دیگر هم چنین چیزی متداول هست یا نه، در هر حال فارغ از تصمیمات شتابزده
دولت، باید به این نکته هم توجه داشت که در اقتصاد رانتی و سیستم بانکی کشور،
بسیاری از خدمات مجانی است که در کشورهای دیگر بابت آن هزینه دریافت می کنند.
روز پنج شنبه نهم آذر نود و یک، یکی از
بستگان بسیار نزدیک من برای آنژیوگرافی در بیمارستان پارس تهران بستری شد. قرار
بود اگر پزشکان نتیجه را مناسب تشخیص دهند، گرفتگی عروق با بالون و فنر برطرف و
مریض روز جمعه مرخص شود. بیمارستان پیشاپیش بخشی از هزینه را دریافت می کند و اگر
هنگام ترخیض، مبلغ تمام و کمال تسویه نشود، بیمار همچنان در اختیار بیمارستان باقی
خواهد بود. اما مسئله اینجاست که با تغییر سیستم پرداخت الکترونیکی، چون مبلغ با
48 ساعت تاخیر به حساب بیمارستان پارس
واریز می شود، حسابداری بیمارستان پرداخت از طریق کارت الکترونیکی را قبول نمی
کند. توجه داشته باشید که این مبلغ طی 48 ساعت در اختیار صاحب حساب نیست، در
اختیار بانکی است که طرف حساب بیمارستان پارس است. و دیگر هیچ ارتباطی به بدحسابی
و خوش حسابی بستگان بیمار ندارد. چون روز جمعه بانکها تعطیلند و دقیقاً نیز معلوم
نیست هزینه چقدر خواهد شد، طبق دستورات بیمارستان، تنها راه باقی مانده تهیه پول
نقد بود. پنج شنبه ناچار شدیم دقیقاً یک گونی اسکناس دو هزار تومنی را با بدبختی
از بانک گرفته و در منزل انبار کنیم. اگر مبلغ تضمین شده ای با 48 ساعت تاخیر به حساب
بیمارستان پارس تهران پرداخت شود، آنها از گرسنگی نخواهند مرد. این بیمارستان و
پزشکان جراح آن، از ثروتمندان ایران هستند که بسیاری از تاجران حسرت درآمدهای
نجومی آنها را می خورند.

عملکرد بیمارستان ثروتمند پارس تهران و دزدی
یک میلیاردی کابل بانک در یکی از فقیرترین کشورهای جهان را من از یک جنس می دانم.
چون مسئله فقط گستاخی و طمع و بزن درو و گوربابای ملت و دزدی و بی اعتمادی و این
حرفها نیست. مسئله در فرهنگی ریشه دارد که هیچ کلمه مودبانه ای برای وصف آن سراغ
ندارم. توجه بفرمائید که کلماتی مانند دزدی و فرصت طلبی مودبانه فرض شده اند و گرنه
به کار می رفتند.