تسهیل، سرعت، دقت، انسجام، و سایر ویژگیهای اینچنینی، در استفاده از یک مجموعه نرم افزاری، امری کاملا جا افتاده بین مدیران است. و این البته دستاورد حضور موثر بیش از 20 سال نرم افزار کاربردی تولید داخل، در بنگاههای اقتصادی کشور است. بدیهی است که رفته رفته سطح بهره برداری بالا رود و بدنبال آن نیازهای جدیدی تولید شود. موضوعی که بیش از همه در حال حاضر ذهن مدیران را در استفاده از سیستم هائی که با خرید و فروش و یا بعبارت بهتر پول سرو کار داردند، به خود جلب کرده است، بهره وری و کارائی سیستم در جلوگیری از سوءاستفاده های مالی است. سوال معمولا به شکل ساده ای مطرح می شود: آیا پس از تهیه و نصب و پیاده سازی این نرم افزار، فروشنده یا ویزیتور و یا هر عضو دیگر قادر به سوءاستفاده خواهد بود؟. این البته برای یک فروشنده نرم افزار سخت ترین سوالهاست، چون جواب واقعی این است که چندان فرقی با شرایط دستی ندارد. و اصولا نرم افزار قادر نیست جلوی تخلف را بگیرد، حتی ممکن است آن را تسریع هم بکند. هیچ تولید کننده و فروشنده نرم افزاری هم حاضر نخواهد بود، مشتری امیدوار خود را این چنین برنجاند.
اگر عمیق تر به موضوع نگریسته شود سیستم چه دستی و چه فول مکانیزه، روشهای کنترلی مشابهی دارد. با این تفاوت که هنگام استفاده از نرم افزار، کنترلهای به مراتب بیشتری را می توان منظور کرد. ولی کارکرد، همان کارکرد سیستم دستی است. کنترل در یک سیستم، زمانی موفق و کامل ارزیابی می شود که هر شخصی در هر موقعیتی، هر کار غیرمجازی را، سهوا یا عمدا، بخواهد مرتکب شود، مجبور به خلاف باشد. روالهای منجر به ارتکاب خلاف هم، کاملا قابل پی گیری و مستند شده باشد. سیستمی که در آن عمل خلاف و یا مغایر تصمیم سازمان، قابلیت پی گیری نداشته باشد، کاملا ناموفق ارزیابی می شود. در یک سیستم امکان سوءاستفاده در یک دسته بندی کلی بر دو نوع است. سوءاستفاده های قابل پیش گیری و غیر قابل پیش گیری. سیستمی موفق است که با فرض پیاده سازی و بهره برداری مناسب، تمام کنترلهای لازم برای سوءاستفاده های قابل پیشگیری در آن تعبیه شده باشد. سوء استفاده های غیر قابل پیش گیری نیز در آن کاملا مستند و قابلیت پی گیری داشته باشد.