فاجعه زلزله و سونامی ژاپن دنیا را تحت تاثیر و البته غمگین کرده است. زلزله سهمگین به مدد تکنولوژی و مهندسی ملتی سخت کوش و درستکار، چندان آسیبی به این کشور نزده است. زلزله ای که تنها پس لرزه های شش ریشتری آن در بسیاری از نقاط دنیا از جمله کشور ما به فاجعه ای تمام عیار تبدیل می شود. اما سونامی ناشی از زلزله، صدها هزار نفر را آواره و بسیاری را ناپدید کرده است. آنطور که در اخبار گفته می شود حدود نیم ساعت قبل از سونامی، سیستم های اخطار دهنده هشدار لازم را داده اند. در کشور چند ده میلیونی به هر حال عده ای این هشدار را نشنیده اند و عده ای نیز جدی نگرفته اند. اما این باعث نشده است که نخست وزیر ژاپن جلو دوربینها گریه نکند. یحتمل اگر وزیر راه استیضاح شده که در فاجعه سقوط هواپیمای ارومیه، از شدت مسئولیت پذیری! شاهکار های کلامی اش زبانزد خاص و عام شد، مسئولیتی در ژاپن داشت، می گفت : ما اخطار دادیم آنها توجه نکردند!. اما آنچه که در حاشیه این فاجعه عظیم، برای انسان همواره در حسرت خاورمیانه ای، باید آموزنده باشد، شکوه فرهنگ و عظمت نظم اجتماعی در سرزمین آفتاب تابان است. زلزله نه ریشتری و سونامی و فاجعه اتمی و سرمای زیر صفر و بارش برف نیز قادر نیست شیرازه آن را از هم بگسلد. هر چه در آسمان و زمین بلای قابل تصور است این ملت را درگیر خود کرده است. با این حال همه وظیفه خویش را بدرستی انجام می دهند. تماشای صف های بسیار طولانی دهها هزار ژاپنی برای دریافت ابتدائی ترین کمکهای ضروری مانند آب و نان، انسان تربیت شده در نیرنگستان خاورمیانه ای و بی بهره از هر نوع نظم و تحمل را انگشت به دهان می گذارد. این روزها تلویزیون ها تصاویر کمک نهادهای بین المللی به آورگان لیبی را نشان می دهند. چند ماه پیش سیل در پاکستان فاجعه دیگری بود که البته باعث نشد رئیس جمهور رجاله اش، سفر انگلستان خود را ناتمام بگذارد. افغانستان جنگ زده در همسایگی ما نیز همواره با کمک خارجی اداره می شود و حتی شهردار کابل (همان به اصطلاح رئیس جمهور افغانستان، حامد کرزی) حقوق خود و دولتش را از دیگران و بعضا در توبره دریافت می کند. کشور بلاخیز خودمان نیز چند سالی یک بار فاجعه ای طبیعی را تجربه می کند. در تمام این بلایای طبیعی و غیر طبیعی، تصاویر، بیانگر ملتی است که برای گرفتن یک تکه نان از سر و کول هم بالا می روند. گردن کلفتها حتی بیش از نیاز خود دریافت می کنند و پیرمردان و زنان همچنان گرسنه می مانند. عده ای حتی کمکهای بین المللی را در فرصت مقتضی و در بازار آزاد می فروشند!. نمی دانم چه لفظی را بکار ببرم که ضمن بیان واقعیت، حاوی هیچ توهینی نباشد. پرتاب نان از کامیون و یا هلی کوپتر و بالا رفتن از سر و کول همدیگر برای قاپیدن کمکی که همه به آن نیاز دارند، چه معنائی می تواند داشته باشد؟ صحنه آشنائی که پس از هر اتفاقی، منطقه ما شاهد آن است. در رجاله آباد پاکستان حتی نهادهای بین المللی به دولت مستقر در این کشور اطمینان نداشتند که کمکها را در اختیار آن بگذارند!. وزیر خارجه امریکا علیرغم تمام آداب دیپلماتیک، نتوانست به انتقاد از ثروتمندان بی وطن پاکستانی نپردازد. در اوج سیل پاکستان قصد داشتم از طریق یکی از مدیران پاکستانی که در صنایع نوشابه فعال است، و به تشخیص او، مستقیما به خانواده آسیب دیده ای کمک جمع آوری کنم. دیدم این رجاله نیز مانند رئیس جمهورش اصلا درد هم وطن ندارد. باز گلی به جمال ملت خودمان که در زلزله بم صف های طولانی برای اهداء خون بستند. ژاپنی ها با نظم فوق العاده خود در اوج گرفتاری، عادتهای بصری ما را دچار بحران کرده اند. حتی در کشوری پیشرفته و ثروتمند و متمدن مثل امریکا، پس از طوفان کاترینا گزارشهائی از غارت مغازه ها منتشر می شد. اما در ژاپن حتی نظم و صف برای دریافت کمک هم بهم نخورده است. باید سر تعظیم در مقابل چنین شکوهی از صبر و نظم و تحمل و فرهنگ فرود آورد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
واقعا ملت منظم و صبوري هستند خداكنه مشكلاتشون حل بشه .
پاسخحذفسال نو مبارک باد بر همه نهالستانیها!
پاسخحذفمن معترضه به کامنت بالا بگم ظاهرا دو طرف قضیه خدا میباشند. هم زلزله هم سونامی را خدا لطف فرمودن. حکایت غضنفر ومارادونا...
اگر از نیشخندهای گردمولری و فرصت طلبانه جناب بابایی به اریاییها (تنها حزب ما)(والبته حقیقت گویی گزینشی ،عین جمله ناقص جوشیدن اب در 100 درجه بدون اشاره به فشار محیط) که بگذریم ،مقاله خوبی بود و اضافه کنم که بمب اتمی هیروشیما (که بهتر بود برای ترس ژاپن روی تپه خالی ازسکنه میانداختند) ژاپنیها را پراگماتیست و مادی نمود و دین را به دلها سپردنه حکومت! زاپنیها فهمیدند که 2 فرشته نگهبان هیروشیما خرافه ای بیش نیست و نگاهها از اسمان به زمین امد ونهایتاژاپن غولی شد که اقای بابایی گوشه ای از انرا اورده!
سال نو بهانه ی باشد برای نو شدن و تجدید احوال و افکار!
انیشتین: از لباس کهنه ات خجالت نکش بلکه از افکار کهنه ات شرمگین باش.
امید وارم نهالستان 90 سبز و پر از نهال سالم و شاداب باشد.
مصاحبه راجر واتر (پینک فلوید) با کاوه باسمنجی بی بی سی را عیدانه پیشنهاد میکنم.
بینهایت! (در حال سفر).....
من آن مصاحبه را دو بار و به دقت گوش کردم. برای خواننده و شنونده مثل من که زبان دیگری برای خواندن و نوشتن بلد نیست، همین مصاحبه کافی تا عظمت پینک فلوید فهمیده شود. عجب کافری است این راجر واتر!
پاسخحذفآقا چقدر از کلمات قائد استفاده می کنی...
پاسخحذف