۱۳۹۱ شهریور ۲۰, دوشنبه

سوزنی هم به خودمان بزنیم


نه میراث مشترک فارسی تشابهی به زبان ماندارین دارد، و نه ترکی آذربایجانی در ایران موقعیت ترکی ایغوری در چین را داراست. جمعیت ایغورها درصد ناچیزی از نفوس میلیاردی چین است، اما زبانشان رسمی است. در ایران کلمه ترکی و غیررسمی "تومان" را برنمی‌تابند و کلمات نامتعارف هخامنشی و اشکانی را برای پول جدید پیشنهاد می دهند، اما روی اسکناسهای چین کمونیست مبلغ به ترکی و با الفبای عربی هم نوشته شده است. 
فرض محال، محال نیست. اما اگر منظور را خوب برساند، شاید فرض خوبی هم باشد. گرچه با این اوضاع و احوال عده ای ممکن است محال بودن! این فرض را هم زیر سوال ببرند. فرض کنید ایران مستعمره چین شده و زبان ماندارین هم زبان رسمی است. بعد از صد سال اگر جوانی در اصفهان نداند که سعدی کیست و میراث او چیست، چه سوالی پیش خواهد آمد؟ اگر جواب سوال این باشد که ماندارین مادر زبانهای آسیائی و تمدن چین باشکوه‌ترین تمدن باستانی است و بزرگترین متفکرین بشریت هم کنفوسیوس و مائو تسه تونگ و جیانگ زمین ... بوده اند، چه عکس‌العملی طبیعی خواهد بود؟
لازم نیست برای جواب راه دوری برویم. یونسکو سالی را به بزرگداشت دده قورقورد اختصاص داد. اما در ایران نه کسی فهمید و نه برنامه ای برای آن برگزار شد. سرزمین مادری بسیاری از آفرینندگان میراث با شکوه زبان و ادب فارسی اکنون در جغرافیای ایران نیست، ولی همه فارسی زبانها از آن بهره می برند. این حق برای زبان و ادبیات ترکی هم محفوظ است و ربطی به پان ترکیسم و اینگونه اتهامات بی پایه ندارد. اما ده ده قورد دقیقا میراثی مبتنی بر ترکی آذربایجانی است.
شیراز و اصفهان پیش کش، حتی یک خیابان فرعی در تبریز و مراغه و زنجان هم نشانی از ده ده قورقورد ندارد. در ارومیه بنام همه بزرگان ادب فارسی، دست کم یک خیابان اصلی نامگذاری شده است، نامهای مدارس و مراکز فرهنگی هم که الاماشاالله. من خودم از دبیرستان فردوسی ارومیه دیپلم گرفته ام، از همان ابتدائی هم اهل خواندن بودم، ولی نام قوتاد قوبلیک را دو سالی است شنیده ام و چند ماهی است که می توانم نام آن را درست تلفظ کنم.
اگر کسی اینها را بفهمد و پیش هموطن خود شکوه و درد دل کند، اما از او درشتی بشنود، رواست نگرانی اصلی همچنان نقشه های شوم انگلیس و شرق وغرب و امریکا و صهیونیسم برای فروپاشی ایران باشد؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر