تلویزیون Arte رپرتاژهای جالبی از گوشه و کنار جهان دارد. یکی از این برنامه ها در خصوص مقایسه اضافه کاری در فرانسه و آلمان بود. جان کلام رپرتاژ این بود که در آلمان اضافه کاری امری ناپسند است. می گفت برداشت عمومی در آلمان، اضافه کاری را به معنای بی نظمی و کار را در موعد و ساعت مقرر انجام ندادن، ارزیابی می کند.
شوخی شوخی بسیاری از مردم ایران، از کرمان به ژرمان کانال زده و خود را همزاد و هم نژاد آلمانی ها، یعنی یکی از سخت کوشترین ملتهای جهان می دانند. در شرکتها، بانکها، ادارات دولتی و تقریبا همه موسسات کشور ما اساسا بدون اضافه کاری، کار معنی ندارد. ساعت کار مطابق قانون کار 44 ساعت در هفته و حدود 200 ساعت در ماه است. پیدا کردن کسی که همین حدود در ماه اضافه کار داشته باشد اصلا کار سختی نیست. این همه اضافه کاری در حقیقت اضافه بیکاری است. شخصی که بطور مداوم هشت ساعت در طول روز درست و حسابی کار کند، اولا خسته می شود و احتیاج به استراحت دارد، دوما کارش تمام می شود و نیازی به اضافه کاری نیست.
اضافه کاری حتی در مواردی کارکرد اسمی خود را هم از دست داده و تبدیل به تسهیلاتی شده است که سازمان در اختیار پرسنل قرار می دهد. بسیار مشاهده شده است که واحدهای مختلف یک شرکت سر مجوز و سقف اضافه کاری با مدیریت چانه زنی می کنند.
در بعضی جاها برای حفظ ظاهر، کار اصلی به زمان اضافه کاری موکول و ساعت اصلی صرف کارهای مهمتری چون صبحانه و نهار و بحث و گپ و نتایج لیگ فوتبال و رسیدگی به وضعیت سایر همکاران و غیره می شود. که نه تنها خسته کننده نیست، بلکه فرح بخش و انرژی زا برای ساعات اضافه بیکاری است.
بیخود نیست که این همه خودمان را با آلمانیها یکی احساس می کنیم!!!. خوشبختانه کارگرانی که در قزوین از عهد عتیق سنگ پا درست می کردند، با چیزی به نام اضافه کاری سروکار نداشتند و کارشان را درست و بموقع انجام می دادند.
شوخی شوخی بسیاری از مردم ایران، از کرمان به ژرمان کانال زده و خود را همزاد و هم نژاد آلمانی ها، یعنی یکی از سخت کوشترین ملتهای جهان می دانند. در شرکتها، بانکها، ادارات دولتی و تقریبا همه موسسات کشور ما اساسا بدون اضافه کاری، کار معنی ندارد. ساعت کار مطابق قانون کار 44 ساعت در هفته و حدود 200 ساعت در ماه است. پیدا کردن کسی که همین حدود در ماه اضافه کار داشته باشد اصلا کار سختی نیست. این همه اضافه کاری در حقیقت اضافه بیکاری است. شخصی که بطور مداوم هشت ساعت در طول روز درست و حسابی کار کند، اولا خسته می شود و احتیاج به استراحت دارد، دوما کارش تمام می شود و نیازی به اضافه کاری نیست.
اضافه کاری حتی در مواردی کارکرد اسمی خود را هم از دست داده و تبدیل به تسهیلاتی شده است که سازمان در اختیار پرسنل قرار می دهد. بسیار مشاهده شده است که واحدهای مختلف یک شرکت سر مجوز و سقف اضافه کاری با مدیریت چانه زنی می کنند.
در بعضی جاها برای حفظ ظاهر، کار اصلی به زمان اضافه کاری موکول و ساعت اصلی صرف کارهای مهمتری چون صبحانه و نهار و بحث و گپ و نتایج لیگ فوتبال و رسیدگی به وضعیت سایر همکاران و غیره می شود. که نه تنها خسته کننده نیست، بلکه فرح بخش و انرژی زا برای ساعات اضافه بیکاری است.
بیخود نیست که این همه خودمان را با آلمانیها یکی احساس می کنیم!!!. خوشبختانه کارگرانی که در قزوین از عهد عتیق سنگ پا درست می کردند، با چیزی به نام اضافه کاری سروکار نداشتند و کارشان را درست و بموقع انجام می دادند.
مهندس من که عمریست سنگی را که اتفاقا از قزوین تهیه نمودم دارم به این سینه بیگناه میکوبم , اما گوش کسی بدهکار نیست که نیست
پاسخحذفسنگ اضافه کاری را ؟ یا پرهیز از اضافه کاری؟ من متوجه نشدم.
پاسخحذفوقتي مخارج كفاف نمي دهد بايد آنقدر در طول روز بيكاري كني كه بتواني آخر وقت كاري براي اضافه كاري داشته باشي.. بلكه كمي از هزينه هاي زندگي ات را با اضافه كار/بيكاري پر كني
پاسخحذفنواب پور